پیام آذری

آخرين مطالب

گیتی خامنه: عشق به طبیعت را از پدر آموختم/ کتاب، جهیزیه نمی‌دهیم اقتصادی

گیتی خامنه: عشق به طبیعت را از پدر آموختم/ کتاب، جهیزیه نمی‌دهیم
  بزرگنمايي:

پیام آذری - زیست ما دردهه60 خاص بود و مختصات خود را داشت. آموخته بودیم که باید تک‌تک داشته‌های‌مان را قدر بدانیم. شاید برای همین هم بود که وقتی دانش‌آموز دبستانی بودم، مدادی که با آن مشق می‌نوشتم و مدام تراشیده بودم را با همان قد و قواره بندانگشتی‌اش، به معلم محبوبم تقدیم کردم. ما آموخته بودیم که طبیعت از معدود دارایی‌های ماست.
انگار آن روز‌ها بیشتر با آن دوست بودیم و قدرش را می‌دانستیم. این سلوک و این سبک زندگی از معلم و مدرسه و تلویزیون به ما رسیده بود که تنها رفقای ما بودند. آن روز‌ها مجری‌های تلویزیون برای ما حکم محبوبانی را داشتند که از یک قاب شیشه‌ای به ما نگاه می‌کنند. اصلا فیلم «کلاه‌قرمزی» که اکران شد و نزدیک شدنش به تلویزیون و حرف زدنش با «آقای مجری»، خود زندگی ما بود. ما عاشق می‌شدیم و یک طرفه خیره به چهره مجریانی بودیم که قرار بود به ما زندگی را بیاموزند.
گیتی خامنه یکی از همان محبوبان پشت قاب شیشه‌ای بود. برای‌مان خاطره‌ساخت وهربار که تاکید می‌کرد ازتلویزیون عقب‌تر برویم، انگار باور می‌کردیم که شوق‌مان را می‌بیند و بدون پلک زدن، عقب‌تر می‌رفتیم. او در چند وقت اخیر دربرنامه‌هایی مثل «مجری‌نو» و «سایه‌سار» حضور داشته که همین برای جام‌جم بهانه‌ای شد تا سراغ یک گپ و گفت خودمانی با مجری بچه‌های دیروز برود. در یکی از آلوده‌ترین ظهر‌های زمستانی تهران، میزبان مجری محبوب بچه‌های دیروز شدیم تا به قول خودش از پس چندین پرده غبار به شهر نگاه کنیم و از محیط‌زیست بگوییم. گیتی خامنه که حرفش برای خیلی از ما حجت بود، حالا از چهره کمترشناخته‌شده خود می‌گوید.
او استاد لمس لحظه‌هاست. حتی در نقد کمال‌گرایی به این اشاره می‌کند که دوستی پیانیست در ینگه دنیا داشته که همیشه دنبال خلق بهترین نت موسیقی بود و در نهایت بدون رسیدن به این فرصت از دنیا رفته. ورای همه این توضیحات، گیتی خامنه یک روی ناشناخته دارد. بسیار محیط‌زیستی است و به تعبیر خودش زندگی ساده‌ای دارد. او چند وقتی است که در قامت مجری برنامه سایه‌سار در قاب شبکه یک سیما ظاهر شده تا به بحث‌های محیط‌زیستی بپردازد. او ادبیاتی مثل «شل‌سیلوراستاین» دارد و می‌تواند روایت یک درخت را مثل «قطعه گمشده» به گونه‌ای بیان کند که پیر و جوان با آن احساس آشنایی کنند. کما این‌که حضورش در تحریریه جام‌جم هم، بسیاری از افراد نسل دیروز و امروز را به وجد می‌آورد. 
با افتخار به سایه‌سار رفتم
صحبت با مجری دیروز، از سایه‌سار و علاقه او به محیط‌زیست آغاز می‌شود. می‌گوید آخرین بار دو سال قبل درخت کاشته، چون مکان مناسبی برای کاشت درخت نداشته، اما گلدان‌های بسیاری در خانه دارد. خامنه ابتدا درباره برنامه سایه‌سار و نحوه حضور در این برنامه در قامت مجری، می‌گوید: خیلی نسبت به سایه‌سار احساس دین می‌کنم. به طور کلی خیلی سخت می‌پذیرم در این کار‌ها حاضر شوم. با آقای رضایی، تهیه‌کننده سایه‌سار در برنامه مجری‌نو آشنا شدم. در آن برنامه به واسطه مقوله داوری و سختی‌های آن، کار دشواری در پیش داشتم. خیلی آن زمان تنش داشتم که عدالت رعایت شود و این باعث صحبت‌های بسیاری می‌شد که در خلال آن ایشان با تفکر من و علاقه‌ام به محیط‌زیست آشنا شدند. به همین دلیل برایم ارزش داشت که از سر شناخت حساسیت‌های من، پیشنهاد کردند. خودشان بسیار هوشیار و سبز هستند. خیلی به سختی پیشنهاد‌های کاری این چنینی را می‌پذیرم، اما آقای رضایی وقتی پیشنهاد را مطرح کردند تنها چند روز طول کشید و بعد گفتم با افتخار می‌پذیرم، چون به نظرم برنامه‌ای مثل سایه‌سار، نیاز بسیار اساسی فعلی ماست. یعنی نمی‌توان گذاشت که زمان به آن بخورد. به خصوص وقتی از او پرسیدم محور برنامه چیست، گفتند درخت و نقش محوری درخت‌کاری است. آن زمان برخی شبهات پیرامون خشکسالی و کاشت درخت داشتم که تهیه‌کننده و مدیر شبکه به شکل علمی مرا مجاب کردند وقتی درخت کاشته می‌شود، سفره‌های زیرزمینی شکل می‌گیرد و آب هدر نمی‌رود. در واقع بسیاری از داده‌های علمی مستند را مطرح کردند و متوجه شدم می‌توانم از این فرضیه دفاع کنم که هر ایرانی موظف است چند درخت بکارد.
نیاز به مسئولان دغدغه‌مند برای محیط‌زیست
وی ادامه می‌دهد: ما نیاز داریم مستند حرف بزنیم و دلیل برای آن بیاوریم تا مخاطب را اقناع کنیم. در عین حال به این نکته در سایه‌سار توجه شد که مناطقی که نیاز به کاشت درخت دارد و درخت مناسب آن، مورد توجه قرار گیرد. اسم برنامه هم بسیار فکر‌شده است و به طور کلی هر بار نظراتی درباره برنامه مطرح می‌کنم، بررسی می‌شود و به آن فکر می‌کنند. به طور کلی من به این نتیجه رسیدم که وقتی جهان را خوب ببینی و افراد را دست‌کم نگیری، می‌توانی جرقه‌های خوبی برای خلق محتوا داشته باشی. پخش زنده برنامه را هم باید ویژگی مثبت دیگر آن دانست. اگر شما خودتان را جای مخاطب بگذارید و منعی برای اظهارنظر نداشته باشید، برنامه مطلوبی شکل می‌گیرد. ما به مسئولان دغدغه‌مندی نیاز داریم که محیط‌زیستی باشند تا در سایه‌سار آن زندگی کنیم. 
از کودکی نسبت به طبیعت هوشیار بودم.
اما این شناخت نسبت به طبیعت در مجری‌بچه‌های دیروز چطور شکل گرفته؟ او این‌طور توضیح می‌دهد: بگذارید برگردم به زمانی که کوچک بودم. من، پدر و مادری داشتم که نمی‌توانستند نسبت به مقولات اطراف خود، بی‌تفاوت باشند؛ آن هم در زمانی که بعضی از قضایا خیلی به شکل اجتماعی پررنگ نبود؛ مثل مقوله حیوانات. به خاطر دارم که پدرم آرام آرام عشق به طبیعت و حیوانات و داشتن تکلیف محبت کردن به آنها را به ما آموخت. حتی مادرم از کنار بوته کوچک و درخت خشک و گلدان عبور نمی‌کرد و امکان نداشت حتی در خیابان یا جایی که مهمان شده بودیم، نسبت به آن بی‌تفاوت باشد. شاید بخواهم شاعرانه این‌طور بگویم که نوع تربیتی که داشتم، به این شکل بود که من را با فضای اطرافم و اجزای سازنده آن یکی می‌کرد. احساس می‌کردم یک شعور تعاملی میان من و فضای اطرافم، یعنی موجودات و انسان‌های دیگر، وجود دارد. این را هم همیشه می‌گویم که کار خیر، مانند دیگر مهارت‌های لازمه زندگی، آموختنی است و والدین می‌توانند حس مسئولیت‌پذیری نسبت به دیگران را در کودکان پرورش دهند تا کودک باور کند که به نوعی با همه عناصر دنیای اطراف یکی است. مادر من، این را ساده و کودکانه به ما می‌آموخت. حتی اگر قرار بود خوراکی به ما بدهد، خیلی ساده آن را بین ما و کودکی که شاید از آن اطراف می‌گذشت یا اگر کارگری در کنارمان بود، تقسیم می‌کرد. 
تقسیم شادی با دیگران
سلوک خامنه هم درست مثل حرف‌هایش است. زمانی که نوبت پذیرایی به نسکافه می‌رسد، ابتدا نگاهی به بزرگ بودن بسته نسبت به حجم آب‌جوش می‌کند و از یکی‌مان درخواست می‌کند که بسته را با او شریک شویم. نسکافه را هم می‌زند و می‌گوید: مادرم می‌گفت وقتی این خوراکی را با یک فرد دیگر بخوری، مزه بهتری از آن را درک خواهی کرد. میان صحبت‌های او، مزه نسکافه را دوباره می‌چشم تا باور کنم که شراکت با آموزگار دیروزمان در سیما، طعم دیگری دارد. خامنه ادامه می‌دهد: مادرم می‌گفت اگر می‌خواهی با خیال آسوده چیزی را استفاده کنی، با دیگران تقسیم کن. به شکل عملی و شفاهی این را می‌گفت و معتقد بود که نباید به اطراف‌مان بی‌توجه باشیم. درواقع آن چیزی که به ما آموخته شد، این بود که نسبت به دنیای اطراف‌مان مسئول هستیم و باید کاری برای دیگران انجام دهیم تا زندگی‌مان ارزش زیستن داشته باشد. درواقع آموختیم که در حین دفاع از حقوق دیگران، باید نسبت به حقوق خودمان هم آگاه و پیگیر باشیم. چهره گیتی خامنه برای بسیاری از کودکان دهه 60، در قامت آموزگاری است که دقایقی در قاب تلویزیون نقش می‌بست تا درس زندگی به ما بیاموزد. این را می‌توان از جزئیات صحبت‌هایش هم مشاهده کرد. او این‌طور ادامه می‌دهد: من از کودکی آموختم که حتی از کنار یک گل خشک صحرایی هم بی‌تفاوت عبور نکنم. این را با زبان کودکان به ما می‌گفتند و در ما اثر می‌کرد. برگردیم به زمان فعلی؛ مادرم این رسم را در خانواده بنا گذاشته که برای هدیه به یکدیگر، کتاب و درخت اهدا می‌کنیم. یعنی یا کتاب دریافت می‌کردیم یا مادر به مناسبت تولد عزیزان، درخت می‌کاشت. یعنی اگر الان به محله مادر من بروید، درختانی را نشان می‌دهند و می‌گویند که هرکدام مال چه کسی است. 
کتاب، جهیزیه نمی‌دهیم
صحبت‌های این مجری باسابقه آن‌قدر تصویری است که می‌توان مثل سکانسی ازسریال طوبی و کاشت درختان به نام دختران خانواده هامون، در محله مادری گیتی خامنه قدم زد. جلوی خانه یک باغچه و پشت آن منبع آب است. هر کدام از درختانی که قد کشیده‌اند و سر به آسمان برده‌اند؛ به نام یکی از خواهران یا اعضای خانواده خامنه است. این نوع زیستن، سلوکی را در خانواده خامنه ایجاد کرده که می‌توان ردی از آن در صحبت‌هایش پیدا کرد. او این‌طور بیان می‌کند: در جامعه ما، انسان به گونه‌ای محور شده که یا در خدمت تولید باشد یا مصرف‌کننده. وقتی اقلام جهیزیه یک عروس را نگاه می‌کنیم، به موارد بی‌استفاده بسیاری برخورد می‌کنیم، اما هیچ‌کسی نمی‌پرسد این عروس چقدر کتاب خوانده یا از نظر فکری چقدر غنی است تا اگر خواست با شریک زندگی خود صحبت کند، ناچار به صحبت درباره دیگران یا بحث‌های دیگر نشود. فکر می‌کنم کودکی من قدری متفاوت بوده. وقتی خودم را با دیگران مقایسه می‌کنم، می‌بینم که در دوره‌ای برخی اتفاق‌ها را به شکل رایج زمانه نداشتیم. به همین خاطر این تفاوت‌ها خواسته یا ناخواسته در من تاثیر گذاشته. حتی وقتی جامعه ساز دیگری می‌زند، ارزش‌هایی دارید که نمی‌توانید آن را حذف کنید، چون پررنگ‌تر از دیگر ارزش‌هاست. به نظرم خانواده نقش اساسی در این داشته که نسبت به اطراف حساس باشم. بعضی عادت‌ها از کودکی شکل می‌گیرد و کسی نمی‌تواند آن را تغییر دهد. من وقتی می‌بینم کسی پنجره را باز می‌کند و ته سیگار خود را بیرون می‌اندازد، ناخواسته سناریوی سرنوشت این ته‌سیگار در ذهنم شکل می‌گیرد که چطور به محیط‌زیست آسیب می‌زند. 
ظرایف، زندگی را می‌سازد
او ادامه می‌دهد: هنوز هم وقتی یک شکلات می‌خورم، پوستش را در دستم نگه می‌دارم تا درنهایت جایی برای دور انداختنش پیدا کنم. من الان به موارد بسیار ساده و شاید ابتدایی اشاره می‌کنم. یک زمانی حرف‌های بزرگی می‌زدیم. معتقد بودم باید پیام‌آور پیام‌های بزرگ باشم، اما به مرور متوجه شدم که ظرایف، چیز‌هایی هستند که به زندگی ما شکل می‌دهند. اگر این مقولات را ببینیم و در ذهن نسل آینده پرورش دهیم، دنیا جای متعالی‌تری خواهد شد. اگر برخلاف آن، تنها بخواهیم به آرمان‌های بزرگ بپردازیم، باید منتظر باشیم جامعه‌ای شکل بگیرد که یک‌طرفه و در یک وجه رشد می‌کند. گیتی خامنه در همان حضوری که در قامت مجری داشت، تکه‌های زیادی از خودش را به کودکان دهه 60 بخشید. حتی وقتی به دلیل آلودگی هوا شیر داغ برایش می‌آوریم، به شوخی با تصویربردار صحبت می‌کند که «شما شیرتان را خورده‌اید؟» او در ادامه صحبت‌هایش و اشاره به ظرایف زندگی، کمی جزئی‌تر وارد بحث‌های محیط‌زیستی و سلوک رفتاری خودش می‌شود. خامنه به فرهنگ غلطی که گاهی در قربانی‌کردن حیوانات دیده می‌شود اشاره کرده و می‌گوید: در کودکی یک خاطره تلخی برای من شکل گرفت که وقتی به عروسی یکی از دوستان عزیز خانوادگی رفته بودم، حاشیه لباس عروس را دیدم که به دلیل رد شدن از روی خون گوسفند قربانی، قرمز شده است. این در ذهن من به قدری ماند که هرکجا عروسی باشد، می‌گویم اگر این‌طور قربانی می‌کنید نمی‌آیم. بوی خیار و نارنگی با تصویر قربانی کردن در عروسی برای من تداعی می‌شود. برخی چیز‌ها می‌تواند در معرض دید بچه‌ها نباشد. بار‌ها گفته‌ام تصویری که در ذهن بچه گذاشته می‌شود، بسیار به سختی پاک می‌شود. 
وکیل مدافع موجودات زنده بودم
خامنه به این نکته هم اشاره می‌کند که از بچه‌های دیروز بسیار آموخته؛ از بچه‌ها یاد گرفته که چطور در زندگی دروغ نگوید و با ژست گرفتن بیگانه باشد. او ادامه می‌دهد: من خیلی وقت‌ها وقتی سفر می‌رفتم، با گریه برمی‌گشتم. تیر و کمان دست بچه‌ها می‌دیدم و انگار وکیل مدافع آنها باشم، مدام با آنها دعوا می‌کردم. نه فقط در ایران، در دیگر نقاط هم، این مدل برخورد عجیب را می‌بینیم. یعنی در متمدن‌ترین کشور‌ها هم نوعی رفتار می‌کنند که عجیب است. اما نکته مهم ناشناخته بودن این روی محیط‌زیستی مجری محبوب کودکان دیروز است. از او می‌پرسیم چرا این وجه از شخصیتش تاکنون خیلی در قاب تلویزیون نمایش داده نشده که این‌طور پاسخ می‌دهد: من در جوانی خیلی دلیلی برای آن نمی‌دیدم که چهره‌های خودم را نشان دهم. از 40سال به بعد زندگی شکل عریانش را به شما نشان می‌دهد. چون بدون تعارف می‌توان زندگی را مزه کرد. ما در آموزه‌های دینی هم به این باور داریم که اگر کار خیری هم انجام دهیم به خودمان برمی‌گردد. پایدارترین نوع شادی آن‌طور که ثابت شده، شادی مرتبط با مهرورزی به دیگران است. وی ادامه می‌دهد: برخی مقولات و شاید زیاد دیده‌شدن در زمانی که آماده آن نبودم، باعث شد حفاظی دور خودم بکشم؛ مثل پوششی که دارم. من در همه جای دنیا همین پوشش را دارم و امنیتی داشتم که هیچ‌وقت چیزی خارج از چارچوب به من نگویند. یکی از چهره‌هایی که از من می‌بینند و برای‌شان عجیب به نظر می‌رسد، این است که انتظار یک فرد عصا قورت‌داده را دارند، اما من طور دیگری رفتار می‌کنم. البته حریم برایم بسیار اهمیت دارد و این یکی از موضوعاتی است که همواره مورد بحث بوده است. 
تخریب طبیعت با منطق کنترل‌گری
او البته به مداخله درطبیعت و اشتباه درحمایت ازحیوانات اشاره کرده ومی‌گوید: انسانی که ازمفاهیم عالی مثل مذهب یا آزادی بدترین استفاده را کرده، از این مسأله هم بهره‌برداری اشتباه دارد. شاید خیلی وقت‌ها افرادی که نمی‌توانند ارتباط سازنده با انسان‌های دیگر داشته باشند، دست به این‌گونه کنترل‌گری می‌زنند. حتی اینجا هم افراط و تفریط، آسیبش را به موجودات زنده می‌زند. صد البته که حیوانات در این میان شرطی می‌شوند. می‌خواهم این رابگویم اگر شیوه تعامل‌مان با اجزای تشکیل‌دهنده جهان را درست ساماندهی نکنیم، جای خالی برخی چیز‌ها را حس خواهیم کرد. خداوند می‌خواهد ما چیزی از خود بجا بگذاریم. البته من کامل‌گرایی را هم تعدیل کردم، اما آن‌قدر مردم من را از محبت لبریز می‌کنندکه احساس می‌کنم هرچقدرخدمت کنم باز هم نمی‌توانم پاسخ بدهم. این صحبت‌های خامنه، شاید سلوکی است که باعث شده همیشه همین‌قدر مهربان باقی بماند. خودش توضیح می‌دهد: من نهایت 20 ــ 10 سال دیگر عمر کنم، چه چیزی را در این دنیا تغییر دادم؟ برایم دعا کنید با دست خالی نروم. مادرم مدام می‌گوید زمان کم است. در این سن، هر کاری از دست‌تان برآمد انجام دهید، دریغ نکنید. ما ازپنج دقیقه بعد خودخبرنداریم. این مسأله وقتی سن‌مان بالاتربرود، جدی‌تر می‌شود. 
کودکان با طبیعت آشنا شوند
او تأثیر خانواده در کاشتن این مفاهیم در زندگی دیگران را این‌طور توصیف می‌کند: فکر می‌کنم اگر تعریفی به اسم زندگی طبیعی داشته باشیم، حداقل تخم‌مرغ را در دست گرفتیم و صدای خروس را شنیده‌ایم، اما نسل فعلی را نگاه کنید. فیلم‌هایی را می‌بینند که دلباخته موجودات غیرزمینی و فراانسانی می‌شوند. موجوداتی که عیوب ما را ندارند و مشخصات مثبت را دارند. در نهایت این نسل، به افرادی تبدیل می‌شوند که به‌واسطه تخیل‌کردن با این موجودات کامل، احساس نیاز برای برقراری ارتباط با دیگران نمی‌بینند. به نظرم زمانی که خوراک فرهنگی رسانه‌های داخل و خارج تبدیل به بهره‌برداری از موضوع ابرموجود شده، نمی‌توان انتظار داشت که نسل جدید مثل کتاب درخت محبوب من با دیگران تعامل کند. به نظرم حداقل آرامش‌خاطری که بشر امروز می‌طلبد را یک ابرموجود تامین می‌کند، چون اگر والدین ما احساس خطر نکنند و کودک را به سمت طبیعت نبرند، این اتفاق تغییر نمی‌کند. او در ادامه این صحبت، به توهم دانایی هم اشاره کرده و می‌گوید: ما سواد ناقص کسب می‌کنیم و دچار شبه‌تعلم شده‌ایم و باور کردیم خیلی می‌دانیم. تعبیر من از دانش و فضای مجازی، شبیه همان کیفی است که در دست رئیس‌جمهور پیشرفته‌ترین کشور قرار می‌گیرد و ممکن است انسان‌ها را به خطر بیندازد یا نجات دهد. بشر نشان داده اگر از اخلاقیات تهی باشد، می‌تواند از بهترین امکانات، بدترین استفاده را بکند. کودکان ما هم همین هستند. اگر به آنها آگاهی ندهیم که این خطر در پیش‌روی‌شان است، به اشتباه می‌افتند. در تاریخ ثابت شده هرجا عنصر اخلاق حذف شود، به بیراهه می‌رویم. وظیفه والدین ما بسیار دشوار شده است. 
رفتارمان برای تربیت کودکان، مهم است
پیش از این، درباره تفاوت نسل‌ها صحبت می‌کردیم و الان با والدینی باید صحبت کنیم که آن‌قدر خسته هستند که فرصت این‌چنینی را ندارند. فاصله نسل‌ها همیشه بوده، اما باید واقف باشیم که ما هرطوری رفتار کنیم کودک از ما می‌آموزد. یادمان باشد که رفتار بیش از گفتار مهم است. موفق‌ترین والدین، آنهایی هستند که قاطع و مهربان با کودکان خود ارتباط برقرار می‌کنند. بچه‌های امروز به‌دلیل ورود به دنیای بازی‌های ویدئویی، با چالش‌های روحی و روانی آشنا هستند. این وابستگی بین دو نسل وجود دارد، زیرا کودکان میزان نیازمندی والدین به خود را مشاهده می‌کنند و به آن توجه دارند. خامنه عنوان می‌کند: ما شاهد ظهور یک حرکت و شیوه زندگی هستیم که به‌دلیل سرعت بالای همه چیز و مشاهده مداوم چهره‌های مختلف جهان، وضعیت متفاوتی را رقم زده است. قبلا ممکن بود در یک نقطه متوقف شویم. افسردگی و احساس در خودماندگی ناشی از این بود که دیگر مسیری برای پیشرفت نداشتیم، اما تعادل در این شرایط بسیار مهم است.
اهمیت مکث در زندگی
کودک درون مجری دیروز هنوز آن‌قدر زنده است که برچسبی که برادرزاده‌اش به پشت گوشی او چسبانده را برنداشته است. او در ادامه به وقفه‌های زندگی و آهستگی در مسیر اشاره می‌کند و می‌گوید: فکر می‌کنم آدم‌ها مکث‌کردن را نیاموخته‌اند. خیلی وقت‌ها به‌دنبال کشف هستیم و از بسیاری چیز‌ها غافل می‌شویم. من به مجریان جوان در «مجری‌نو» هم می‌گویم همه چیز با این مکث‌هاست که ساخته می‌شود. استادی داشتیم که می‌گفت آدم‌ها صبح‌ها از کنار باغچه‌هایی عبور می‌کنند که هیچ‌وقت فرصت ندارند که متوقف شوند تا زیبایی آن را نگاه کنند. می‌خواهم این را بگویم که در فواصل راه، توقفگاه‌هایی وجود دارد که اگر در آنجا نایستید، ممکن است به آخر راه که می‌رسید پشیمان شوید. چون ممکن است توقفگاه انتهایی، به زیبایی توقف‌های وسط راه نباشد. مکث‌ها در زندگی ما گاهی خیلی ارزش دارند. هم مکث و هم ارزیابی و بازگشت ونگاه به پشت سر. درغیر این صورت، جامعه اطراف، شما را به جلو هل می‌دهد. باورم این است خیلی از ما نفس‌بریده هستیم که آن‌قدر سریع دویده‌ایم که دیگر جانی برای‌مان نمانده است. درصورتی‌که کسی نگفته زندگی فقط رفتن و رسیدن نیست؛ زندگی طی‌کردن مسیر این رفتن و رسیدن با درک تدریجی این است که تجربیات بیشتری از قبل داری و آن را تکرار نکنی. این از عقل است که مکث کنیم و به عقب بازگردیم.
نگهبان اموال بی‌استفاده شده‌ایم.
اما بخشی از سلوکی که فرد محیط‌زیستی در معنای زندگی خود دارد، فاصله‌گرفتن از مصرف‌گرایی است. خامنه در این رابطه می‌گوید: قطعا مصرف‌گرا نیستم و در این مورد تعارف ندارم. اتفاقا بخشی از آن را از فرهنگ کشور‌های دیگر آموختم. خانواده هم در این میان تاثیرگذار بودند. می‌دانند که برنج را هدر نمی‌دهم. حتی تلاش می‌کنم تفکیک زباله کنم. نسبت به فضا و طبیعت افراد احساس گناه نمی‌کنم، چون حقم را نسبت به آن ادا کرده‌ام. یکی از تعالیم مادر من این بود که می‌گفت: هر چیزی می‌خری، ابتدا یک چیزی ببخش. همین باعث شده ساده زندگی کنم و حرف دیگران برایم اهمیتی نداشته باشد. من سال‌هاست متوجه شدم شادی پایدار و اصیل، جایی در درون ماست. در آشپزخانه هیچ‌کسی در هیچ کجای جهان این همه وسایل بدون‌استفاده ندیده‌ام که در ایران می‌بینم. مادر من همیشه می‌گفت ما نگهبان اموال‌مان نیستیم. من همین تصور را داشتم که ساده زندگی کنم، اما قدری پول داشته باشم که بتوانم به سفر بروم. چون می‌بینم هر چیزی که می‌گیرم چقدر من را به آن وابسته می‌کند. باید باور کنیم که می‌توانیم فارغ از چیزی که دیگران می‌گویند، خوشبخت باشیم. ما به‌نوعی زندگی می‌کنیم که انگار بیشتر مراقب نظر دیگران هستیم. اگر به تنهایی خودمان قرب و اصالت بیشتری بدهیم، شادی‌های‌مان اصیل‌تر خواهد بود. 
باید واقع‌گرایانه‌تر با زندگی روبه‌رو شوم
خامنه که پیش از این شعر‌های بسیاری سروده و جنبه شاعرانه زندگی را لمس کرده، درباره شعر و فاصله‌گرفتنش از این مقوله می‌گوید: جنبه شاعرانه زندگی برایم تضعیف شده و احساس می‌کنم باید واقع‌گرایانه‌تر با زندگی روبه‌رو شوم. یعنی اگر بخواهم تاثیرگذار باشم، نمی‌توانم با زندگی شاعرانه پیش‌بروم. شعر به من کمک می‌کرد از فضای واقعی فاصله بگیرم. من احساس می‌کنم زیستن در چنین فضایی خیانت به واقعیت است. حتی احساس می‌کنم زبان گویایی برای این همه تلخی نیست.
منبع: روزنامه جام‌جم

لینک کوتاه:
https://www.payameazari.ir/Fa/News/783898/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

آمار سقط جنین در اردبیل باید کاهش یابد

عزم ملی برای هوای پاک با انرژی های تجدید پذیر

انتقاد سازنده و دلسوزانه از ضروریات یک جامعه پویا است

قیمت کره چند؟

دشمنی‌ها علیه ایران اسلامی در اشکال جدیدی ظهور کرده است

زیرگذر امام علی (ع) ارومیه آماده افتتاح است

تاجیکستان؛ مسیر دسترسی به آسیای میانه

آتش‌سوزی شدید در میدان ساعت تبریز

کمیته‌ها برای خود تشکیلات قضایی مستقل راه انداخته بودند!

حریق در تبریز / یک غرفه ایستگاه صلواتی در آتش سوخت + فیلم

حریق شدید در میدان ساعت تبریز

ببینید | اولین تصاویر از آتش‌سوزی در میدان ساعت تبریز

آتش سوزی سیلندر 50 کیلویی موکب احسان صدمات جانی نداشت

منطقه آزاد ماکو حائز رتبه برتر شوراهای آموزش و پرورش در کشور شد

ثبت نام بیش از 21 هزار نفر در برنامه‌های اعتکاف آذربایجان غربی

کسب رتبه دوم خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان در جشنواره رسانه‌ای ابوذر

برگزاری جلسه هم‌افزایی مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری و اداره کل ارتباطات و مراجعات بنیاد شهید و امور ایثارگران

صنعت برق و توانیر به دنبال ایجاد مدل‌های جدیدی در بخش توزیع است

فراخوان شرکت در «جایزه ملی جوان سال» منتشر شد

آتش سوزی سیلندر 50 کیلویی موکب ایستگاه صلواتی در تبریز صدمات جانی نداشت

منتخبین مسابقه نقاشی دانش‌آموزی جشنواره «نخستین واژه آب» مشخص شدند

بهرام افشاری از رامبد جوان هم سبقت گرفت!

آتش‌سوزی موکب در میدان ساعت

بازداشت تخریب‌کنندگان المان شهری در مشگین‌شهر

پیش بینی قیمت طلا و سکه فردا سه شنبه 25 دی 1403 | بازار طلا از ترس سقوط می کند؟

فعالیت‌های تداخل صنفی در اردبیل برچیده می‌شود

زمین‌خواری به مساحت بیش از 50 هزار متر مربع در اردبیل شناسایی شد

بشریت تشنه عدالت و حق‌طلبی علی(ع) است

2 نیروگاه مقیاس کوچک خورشیدی در اردبیل افتتاح می‌شود

نقره گران شد یا ارزان؟/آخرین قیمت نقره امروز دوشنبه 24 دی 1403

تنش آبی در جامعه عشایری اردبیل تعدیل می‌شود

آیا مهندس بازرگان برای بقای سلطنت به پای امام خمینی افتاد؟

راز موفقیت تراکتور در نیم فصل اول چیست؟

ویدیوی طنزی ترامپ از خودش و اوباما منتشر کرد!

ویدیوی طنزی که ترامپ از خودش و اوباما منتشر کرد!

حمله به خط لوله انتقال گاز ترک استریم خنثی شد

جزییات تازه درباره آتش‌سوزی در موکب میدان ساعت تبریز

مصدومیت مدافع بارسا آرائوخو را ماندگار نمی‌کند

آتش‌سوزی در موکب میدان ساعت تبریز صدمه جانی نداشت

برگزاری مسابقات بین‌المللی کاراته با حضور 15 کشور در اردبیل

اجرای طرح جهش تولید در دیمزارهای اردبیل

خون شهدا مستکبران را مستأصل کرده است

اعتکاف 3000 بانوی اردبیلی

دستگیری باند سه نفره سارقان در خوی

ویدیو/ میدان ساعت تبریز در آتش سوخت

امیر خواجه فرد: بخش عمده‌ای از پهپاد‌های الحاقی در زنجیره آفندی و پدافندی کشور مورد استفاده قرار می‌گیرند

سانحه رانندگی با دو فوتی و دو مصدوم در شهرستان هشترود

مسدودسازی دارایی‌ها همیشه مشروع و مؤثر هستند؟

محور گردشگری اردبیل - سرعین درختکاری می‌شود

بهره‌مندی 11 واحد صنعتی اردبیل از پشتیبانی زیست فناورانه