نمایش دو روی خشن و مهربان طبیعت در رمان «هایدی»
اقتصادی
بزرگنمايي:
پیام آذری - گروه فرهنگ و ادب: رمان «هایدی» یکی از آثار معروف ادبیات کلاسیک جهان است که در قاب تصویر هم درآمده و فیلم سینمایی و پویانمایی اقتباسیاش هم تولید شده است. اینرمان یوناها اشپیری چندی است با ترجمه ثمین نبیپور در قالب یکی از آثار مجموعه «رنگینکمان کلاسیک» نشر افق منتشر شده است.
معصومه میرابوطالبی، منتقد و پژوهشگر در یادداشتی با عنوان «معصومیت و طبیعت» که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته، به این رمان پرداخته است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
مشروح اینیادداشت را در ادامه میخوانیم؛
کمتر کسی دور و بر ما پیدا میشود که اسم هایدی را نشنیده باشد و نداند ماجرای این دختر چیست. حالا سؤال این است که چرا باید رمان هایدی اثر یوهانا اشپیری را خواند با اینکه از صفر تا صد ماجراهای این دختر را در اقتباسهای مختلف سینمایی و تلویزیونی دیدهایم.
هایدی کودکی است حدود پنج ساله، پدر و مادری ندارد و تا پیش از این، در کنار مادرِ مادرش زندگی میکرده. حالا او را هم از دست داده و خالهاش، دیتی، نمیخواهد فرصتهای خوب زندگیاش را به خاطر این بچه از دست بدهد. پس او را پیش پیرمردی میبرد که مطرود و تنهاست.
هایدی همان ابتدای داستان در دستهی کهنالگوی یتیم قرار میگیرد؛ کودکی که دیتی به او اهمیت نمیدهد، خواستههایش برایش مهم نیست و حتی حاضر نیست در صحنهی اول، لباسهای هایدی را تا خانهی پدربزرگ بیاورد. برای همین تمام لباسهای هایدی را به او (که کودکی پنج ساله بیشتر نیست) پوشانده تا خودش راحتتر باشد. هایدی در همین ابتدا با ستم و آسیب عاطفی و محرومیت روبهرو است. اما اینطور نمیماند. کمکم کهنالگوی یتیم را کنار میگذارد و کهنالگوی معصومیت را به خودش میگیرد.
او مظهر اعتماد به دیگران و جهان میشود. ظن و بدبینی به پدربزرگ در همه آدمهای آن منطقه وجود دارد، اما در هایدی هیچ حس عدماطمینانی به پدربزرگ وجود ندارد. هایدی با مشکلی روبهروست که تنها و غریب بودن است اما با تمام توان پنجسالهاش حرکت میکند تا به همه این تنها بودنها غلبه کند و تلاش او نتیجه میدهد. در میان تلاش این شخصیت معصوم عنصری نقش دارد که نه فقط به هایدی برای نتیجهبخش بودن تلاشهایش کمک میکند، بلکه به پدربزرگ و کلارا هم کمک میکند تا به آدم دیگری تبدیل شوند و این عنصرِ طبیعت است.
طبیعت در رمان هایدی که نشر افق با ترجمه ثمین نبیپور منتشر کرده است، دو روی خشن و مهربان دارد و با هر دو صورتش در این داستانِ یوهانا اشپیری حضور دارد. کوهستان آلپ با زمستان سرد و برفهای سهمگینش و بهار و تابستانهای جذابش، و همه همراه هایدیاند. حتی او طبیعت را با خودش به فرانکفورت میبرد و روح کوهستان را در خانه جاری میکند. اما شخصیت معصوم هایدی دوباره دچار مشکل میشود و به همان کهنالگوی یتیم برمیگردد. او آسیبپذیر و تنها میشود و دیگر نمیتواند بر تنهایی غلبه کند چون نیروی همراهش را ندارد، چیزی که میتواند دوباره او را نجات دهد طبیعت است.
طبیعت همان گنجی است که این روزها صدمه دیده، چه در جغرافیای ما و چه در جغرافیای هایدی و رمان هایدی یک بار دیگر، قدرت طبیعت را برای خوانندهاش زنده میکند.
شخصیتهای رمان هایدی اشتباه میکنند، صدمه میبینند، اما باز هم نجات پیدا میکنند. طبیعت پایان خوشی برای همهشان رقم میزند، برای پدربزرگی طرد شده که مدتهاست با کلیسا قهر کرده و برای پیتری که صندلی چرخدار کلارا را میشکند. اما این رستگاری به همه خواهد رسید؟ نه. کسی که خود در پی رستگاریاش در کوهستان نیست به همان خلوت تاریک خودش برمیگردد، مثل خاله دیتی و خانم روتن مایر.
وقتی قهرمان ما خانه را ترک میکند، تنهایی همراه او میشود. قهرمان کوچولوی ما باید با اندوهی کنار بیاید که از هر نبردی برای روحیه حساس سختتر است. ولی این قهرمان کوچک قرار نیست در این نبرد شکست بخورد. صدالبته که او متحدان قدرتمندی مثل آقای دکتر و آقای ززمان دارد، اما قدرت معصومیت هایدی این توان را به او میدهد که متحدانش را از خواب غفلت بیدار کند و به یاری بخواند.
هایدی از مجموعه رنگینکمان کلاسیکِ نشر افق داستان خورشیدی است که گرمای زندگی را از خانهای به خانه دیگر میبرد، داستان طفولیت و پاکی است و نزدیکی این مفهوم با طبیعت.
کد خبر 6367331
-
سه شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۰:۳۷
-
۵ بازديد
-
-
پیام آذری
لینک کوتاه:
https://www.payameazari.ir/Fa/News/793903/