سلیمی نمین: منافقین یکی از ابزارهای ترور در خدمت صهیونیستها هستند/ تجربه نشان داده هرگز از طریق دیپلماسی مسائل صهیونیستها حل نمیشود/ راهبرد آنها اشغالگری، نابودی فلسطین و نسلکشی است
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام آذری - البته خود صهیونیستها تیمهای ترور با سابقه و تجارب زیادی در این زمینه دارند. قطعا امروز منافقین هم یکی از ابزارهای آنها به حساب میآید؛ به دلیل تجربیاتی که اینها دارند و امروز به صورت حرفهای کار ترور را دنبال میکنند؛ یعنی در واقع یک نقش حرفهای در این زمینه ایفا میکنند.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با عباس سلیمی نمین را در ادامه میخوانید:
از لحظه ترور شهید رازینی و شهید مقیسه تحلیلهای متفاوتی از نقش رژیم صهیونیستی و منافقین در این مسأله صورت میگیرد و هر کدام از تحلیلگران هم شواهدی برای سخنان خود دارند. به نظر شما اسرائیل و منافقین در ترور شهید رازینی و شهید مقیسه چه نقشی داشتهاند؟
هرچند در حال حاضر اطلاعات گستردهای در اختیار نداریم که بتوانیم قضاوت دقیقی در مورد این ترور خاص داشته باشیم، اما به طور کلی بسیاری از صاحبنظران و تحلیلگران معتقد بودند بعد از شکست صهیونیستها در لبنان و فلسطین، مجددا راهبرد ترور گسترده در یمن، ایران، عراق و سایر کشورها تقویت خواهد شد. البته صهیونیستها هیچ موقع از ترور فاصله نگرفتهاند. یعنی همواره ترور به عنوان یک ابزار در خدمت آنها بوده و دلیل اصلیاش هم این است که غرب به هیچ وجه در برابر ترورهای نژادپرستان موضعی اتخاذ نکرده و به طور جدی محکوم نکرده است؛ گاهی وقتها به صورت لفظی مواضعی اتخاذ کرده اما به طور جدی در صدد توقف ترورها برنیامده است.
کارنامه ترورهای صهیونیستها بسیار سنگین و حجیم است؛ از ترور نماینده سازمان ملل که اعتقاد به دو دولتی داشت تا دانشمندان غربی و دیگران، کارنامه سنگین او را تشکیل میدهد که برگمن در کتاب «برخیز و اول تو بکش» تعداد قابل توجهی از ترورهای صهیونیستها را برای ایجاد رعب مکتوب و منتشر کرده است. بنابراین بحث ترور تقویت یا یک مقداری فاصله گرفتن است؛ و هیچ موقع از دستور کار خارج نشده است. بنابراین تحلیل این است که ترورها مجددا تشدید شود و طبیعتا یکی از جاهایی که صهیونیستها ترورها را تشدید کنند، ایران است.
اما در مورد بحث منافقین یا مجاهدین خلق، آنها امروز یکی از ابزارهای تروری هستند که عمدتا در خدمت صهیونیستها قرار دارند. یعنی کارکرد آنها جمعآوری اطلاعات در زمینه ترور و یا مشارکت در عملیاتهای ترور هست.
یعنی شما صهیونیستها و منافقین را در این قضیه همکار و همسو میبینید؟
استفاده از کلمه «همکار» برای منافقین شاید کمی زیاد باشد؛ منافقین یک ابزار هستند که گاهی به آمریکاییها و گاهی به اروپاییها سرویس میدهند. عمدتا امروز خدماتی در این زمینه به صهیونیستها عرضه میکنند؛ بنابراین اینها را نمیشود همسطح گرفت. البته خود صهیونیستها تیمهای ترور با سابقه و تجارب زیادی در این زمینه دارند. قطعا امروز منافقین هم یکی از ابزارهای آنها به حساب میآید؛ به دلیل تجربیاتی که اینها دارند و امروز به صورت حرفهای کار ترور را دنبال میکنند؛ یعنی در واقع یک نقش حرفهای در این زمینه ایفا میکنند.
ارتباط این ترور با پروندههایی که این دو قاضی در دهه 60 داشتهاند و احکامی که صادر کردهاند را چطور میبینید؟ یعنی اگر آن پروندهها را در نظر داشته باشیم، آیا میتوانیم برای منافقین در این قضیه نقشی مستقل از صهیونیستها قائل باشیم یا خیر؟
خیر؛ منافقین دیگر در وضعیتی نیستند که امروز خودشان مستقل کار کنند و دلیل عمدهاش این است که آنها در سطح اروپا به عنوان یک ابزار گردآوری اطلاعات دارند نقشآفرینی میکنند. اگر در ترورها مستقیم، مثل گذشته، نقشآفرینی کنند یک مقداری برای کشورهای اروپایی بهره گرفتن از آنها سخت خواهد شد. بنابراین در فاز جدیدی که میخواهند خودشان را یک تشکیلات سیاسی نشان بدهند، عمدتا سعی میکنند در ترورهای صهیونیستها یا اقدامات ضد ایرانی غربیها مشارکت کنند.
بنابراین من بعید میدانم که منافقین در این زمینه تصمیم گرفته باشند که مجددا یک چهره نظامی از خودشان عرضه بدارند. چون این مسأله کار را برای حامیان غربی منافقین سخت میکند که در آلبانی نشستهاند و مرتب تخلیه تلفنی دارند و از رابطین خودشان اطلاعات جمعآوری میکنند. در واقع جمعآوری این اطلاعات در درون ایران برای کشورهای اروپایی یک دستاورد و تغییر فاز دادن برای این بهرهبرداری مضر است؛ بهرهبرداری که الآن صورت میگیرد.
البته عرض کردم که صهیونیستها و نژادپرستان حاکم بر فلسطین اشغالی ممکن است شبکه قوی در ایران نداشته باشند، فضای مجازی میتواند این کاستی شبکه آنها را تا حدی جبران کند؛ یعنی از طریق فضای مجازی افراد را به صورت کاملا مبهم در خدمت بگیرند. یعنی برای آنها اصلا روشن نباشد که دارند چه کار میکنند اما آنها بتوانند افرادی را به صورت حلقه به هم متصل کنند که هر کدام از این حلقهها اصلا نفهمند که دارند برای چه کسانی کار میکنند. قطعا میشود گفت منافقین هم یکی از حلقههایی هستند که اطلاعات از آنها خریداری میشود.
امروز رسما اجرای آتش بس در غزه اعلام شد و شما هم اشاره داشتید که از این پس اسرائیل پروژه ترورها را پیگیری خواهد کرد. به طور تفصیلی برای ما بفرمایید که بعد از آتش بس در غزه اسرائیل چه فعالیتهایی را پیگیری خواهد کرد؟
آنچه مسلم است فراغتی را به دست خواهند آورد که بتوانند جاهایی که منشأ شکست خودشان میدانند، مثلا جریانهایی که در منطقه از جمله عراق، یمن و لبنان ایجاد شده را منشأ شکست خودشان میدانند و قطعا درصدد تضعیف آنها بر خواهند آمد؛ البته تصور آنها است که ترور میتواند تضعیف کند، گرچه تجربه لبنان و فلسطین نشان داد که خیر. کشتار سبوعانه شخصیتها جواب نداد اما راه دیگری ندارند؛ صهیونیستها تخصص دیگری ندارند و قابلیتی ندارند که مثلا فرض کنید از یک طریق دیگر و با یک راهبرد دیگر بتوانند شرایط خودشان را در جهان بهبود ببخشند.
کتاب «برخیز و اول تو بکش» کاملا این تخصص و تجربیات آنها در جنایت آفرینیهای اینچنین به رخ میکشد و عمد هم دارند که به رخ بشکند.
صهیونیستها قبل از جنگ غزه داشتند عادیسازی رابطه با اعراب را پیش میبردند. آیا پس از این میتوانند آن بخش دیپلماسی را هم ادامه بدهند یا فقط بحث جنگ، ترور، خونریزی و خشونت را در پیش خواهند گرفت؟
تجربه نشان داده که هرگز از طریق دیپلماسی مسائل صهیونیستها حل نمیشود. در واقع راهبرد آنها تعامل نیست که بگوییم در این زمینه از طریق دیپلماسی مسائل را دنبال میکنند. راهبرد صهیونیستها اشغالگری، نابودی فلسطین و نسلکشی است لذا تجربه دیپلماسی هرگز در این زمینه جواب نداده است. شخصیتهایی مثل یاسر عرفات خودشان را در مسیر دیپلماسی هزینه کردند اما هیچ دستاوردی برای آنها رقم نخورد و اصلا نتوانستند حتی یک گام در مسیر دو دولتی به جلو بردارند.
بنابراین وقتی که راهبرد صهیونیستها نابودی فلسطین و اشغال سایر کشورها است، فلسطین را اشغال کردهاند و امروز میخواهند به لبنان، سوریه و سایر کشورهایی مثل مصر تعدی کنند. لذا با این راهبرد، اصلا دیپلماسی جواب نمیدهد. ضمن اینکه دیپلماسی یک مانع جدی دیگر هم دارد و آن افکار عمومی ملتهای مسلمان است. یعنی تمام کسانی که در مسیر سازش با نژادپرستان قرار میگیرند، علیه اراده ملتها عمل میکنند. این به معنای پذیرش یک هزینه سنگین است. امکان دارد امارات در این زمینه گام بردارد اما او آگاه و واقف بر این مسأله است که علیه اراده ملت خودش دارد گام بر میدارد. امکان دارد کشور دیگری در این زمینه گام بردارد، اما با ترس و لرز از اینکه با غضب ملت خودشان مواجه شوند؛ و این دولت آنها را ناپایدارتر میکند.
چون دیپلماسی به هیچ وجه حاصلی رقم نزده، حتی نیروهای بسیار غربگرا هم امروز به این جمعبندی رسیدهاند که از طریق دیپلماسی با صهیونیستها به هیچ نتیجهای نخواهند رسید. لذا تنها راهی که پیش روی صهیونیستها و نژادپرستان قرار دارد این است که ترور کنند و اصلا نقطه قوت آنها ترور است؛ نقطه قوت آنها دیپلماسی نیست. چون نه خیلی با راهبرد کلان آنها تطبیق دارد و نه اصلا تخصصی در این زمینه دارند. اگر هم امروز بعضی از کشورها را مجبور کنند در مسیر خودشان تحرکاتی ایجاد کنند، به دلیل ایجاد وحشت است. یعنی ایجاد وحشتی که صهیونیستها در دل شیوخ خوشگذران آلوده منطقه ایجاد کردهاند؛ و الّا تجربه نشان داده که ورود به عرصه دیپلماسی با نژادپرستان هیچ دستاوردی ندارد. چون نژادپرست خودش را برتر میداند و هرگز از طریق دیپلماسی عمل نمیکند.
دیپلماسی یعنی اینکه خودتان را برابر بدانید. یعنی در دیپلماسی باید دو طرف حقوق همدیگر را به رسمیت بشناسند؛ نژادپرست که حقوق دیگران را به رسمیت نمیشناسد. وقتی خودش را برتر میداند، طبیعتا در مسیر دیپلماسی قرار نمیگیرد و در مسیر حرکت از موضع بالا مسائل خودش را دنبال میکند.
-
يکشنبه ۳۰ دي ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۱:۱۵
-
۲۱ بازديد
-
-
پیام آذری
لینک کوتاه:
https://www.payameazari.ir/Fa/News/786545/