بزرگنمايي:
پیام آذری - : رابطههای سمی، پر از نوسانات احساسی، آسیبهای روانی و تعارضهای مداوم هستند، اما با این وجود بسیاری از افراد همچنان در این نوع روابط باقی میمانند. سؤال اصلی این است که چرا نمیتوانیم به راحتی از این روابط بیرون بیاییم؟ چرا باوجود آگاهی از آسیبها و ناراحتیهای مکرر، همچنان چسبیده به رابطهای میمانیم که ما را از درون میخورد؟
آن چیز که قطعی و آشکار است، اصرار بر حفظ چنین روابطی در اغلب موارد چیزی جز آسیب روانی نصیبمان نمیکنند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
روانشناسان، روانکاوان و درمانگران در اقصینقاط جهان کوشیدهاند به طرق مختلفی علت گرفتار شدن افراد در این دست روابط را بررسی کنند.
بیشتر بخوانید
ترس از تنهایی و عدم امنیت عاطفی
یکی از بزرگترین دلایلی که افراد در یک رابطه سمی باقی میمانند، ترس از تنهایی است. بسیاری از افراد بهطور ناخودآگاه از این که بدون پارتنر باشند، وحشت دارند. این احساس ناامنی عاطفی باعث میشود که به رابطهای که حتی برای آنها مضر است، چسبیده بمانند. احساس میکنند که ترک رابطه ممکن است به معنای نداشتن آینده یا از دست دادن حمایت عاطفی باشد، حتی اگر این حمایت ناپایدار و آسیبزا باشد. این ترس از تنهایی و نیاز به امنیت عاطفی، افراد را به ماندن در رابطهای سمی تشویق میکند، حتی زمانی که میدانند این رابطه به نفعشان نیست.
اعتیاد به چرخههای درگیری و آشتی
رابطههای سمی اغلب دارای چرخههای مداوم درگیری و آشتی هستند. این چرخهها به نوعی به اعتیادی عاطفی منجر میشوند. بعد از هر درگیری بزرگ، دورهای از آشتی و محبت پیش میآید که میتواند احساس آرامش و خوشحالی زودگذر ایجاد کند. این احساسات مثبت پس از درگیری، افراد را امیدوار میکند که شاید رابطه بهبود یابد و اوضاع بهتر شود. اما واقعیت این است که این چرخهها بارها تکرار میشوند و هیچ تغییری پایدار حاصل نمیشود. افراد درگیر این چرخه به نوعی به این الگوی رفتاری معتاد میشوند و از ترک آن عاجز میمانند.
وابستگیهای عاطفی و مالی
در بسیاری از مواقع، وابستگی عاطفی و حتی مالی باعث میشود که افراد نتوانند یک رابطه سمی را ترک کنند. فرد ممکن است احساس کند که بدون پارتنرش قادر به تأمین نیازهای عاطفی یا مالی خود نیست. این وابستگیها باعث میشوند که فرد به رغم آگاهی از مسمومیت رابطه، همچنان در آن بماند. احساس ناتوانی در ایجاد استقلال عاطفی یا مالی میتواند افراد را به سمت پذیرش وضعیت موجود سوق دهد و آنها را از ترک رابطه بازدارد.
کاهش اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی
یکی از ویژگیهای مشترک در روابط سمی، کاهش اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی فرد است. پارتنرهای سمی اغلب از روشهای مختلفی مانند انتقادهای مداوم، بیاعتنایی به احساسات یا حتی سوءاستفادههای روانی استفاده میکنند تا اعتماد به نفس فرد را تضعیف کنند. در نتیجه، فرد به این باور میرسد که لایق بهتر از این نیست و شاید حتی در جای دیگری هم کسی او را دوست نخواهد داشت. این کاهش اعتماد به نفس، افراد را در یک موقعیت شکننده قرار میدهد که نمیتوانند به سادگی از رابطه فرار کنند و به دنبال شرایط بهتر بروند.
توهم تغییر و امید به بهبود
بسیاری از افراد در یک رابطه سمی، به تغییر و بهبود پارتنر خود امید دارند. آنها باور دارند که با گذشت زمان و تلاش بیشتر، شاید پارتنرشان تغییر کند و رابطه بهبود یابد. این توهم باعث میشود که فرد به جای تمرکز بر آسیبها و مشکلات فعلی، به آیندهای خیالی که ممکن است هرگز به واقعیت نپیوندد، چسبیده بماند. این امید بیپایه به تغییر، فرد را از واقعیتهای موجود دور میکند و باعث میشود که در رابطهای که روزبهروز او را ضعیفتر میکند، باقی بماند.
احساس گناه و مسئولیت بیش از حد
در روابط سمی، فرد ممکن است احساس کند که ترک رابطه به نوعی خیانت یا نادیده گرفتن مسئولیتهایش است. پارتنرهای سمی اغلب از احساس گناه به عنوان ابزاری برای کنترل و دستکاری فرد استفاده میکنند. آنها فرد را متقاعد میکنند که اگر رابطه را ترک کند، او مسئول مشکلات و ناکامیهای طرف مقابل است. این احساس گناه میتواند به قدری عمیق شود که فرد به این باور برسد که ترک رابطه نه تنها به نفع خودش نیست، بلکه آسیب جدی به پارتنرش وارد میکند. این مسئولیت بیش از حد و تحمیل شده، میتواند فرد را از اقدام به ترک رابطه بازدارد.
فقدان حمایت اجتماعی و خانوادگی
بسیاری از افراد در روابط سمی احساس میکنند که حمایت اجتماعی و خانوادگی کافی برای ترک رابطه را ندارند. اگر فرد در محیطی باشد که دوستان یا خانواده او از رابطهاش حمایت میکنند یا او را به ادامه رابطه تشویق میکنند، ممکن است احساس کند که تنهاست و کسی برای کمک به او وجود ندارد. این فقدان حمایت میتواند ترک رابطه را دشوارتر کند، چرا که فرد احساس میکند هیچ پشتیبانی برای رهایی از شرایط فعلی وجود ندارد.
ناآگاهی از الگوهای سمی
در برخی موارد، افراد ممکن است بهطور کامل از سمی بودن رابطهشان آگاه نباشند. آنها ممکن است رفتارهای نادرست پارتنر خود را به عنوان عادی یا حتی طبیعی بپذیرند. این ناآگاهی از الگوهای سمی میتواند به دلیل تجارب گذشته، فرهنگ یا تربیت خانوادگی باشد. زمانی که فرد نمیداند رابطهاش مضر است، طبیعی است که انگیزهای برای ترک آن نداشته باشد.
انتهای پیام/