چاپ

پیام آذری - به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل، کتاب «»، به نویسندگی « احمد واثق عموقین » در سال 1396 با حمایت اداره کل حفظ آثار دفاع‌مقدس استان اردبیل و توسط انتشارات «گلشن شقایق» در 1000 نسخه به چاپ رسیده است.
« واثق عموقین » متولد سال 1340 در یکی از روستا‌های دامنه سبلان است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
وی در دوران دفاع مقدس به دلیل علاقه شدیدی که به پرستاری داشته به عنوان امدادگر در بهداری لشکر عاشورا خدمت کرده است.
کتاب حاضر مجموعه‌ای است از خاطرات سرگذشت و شرح حال رزمندگان اسلام در دوران دفاع که گاه تلخ و گاه شیرین، حکایت می‌شود.
در بخشی از این اثر می‌خوانیم:
با توجه به وخامت حال مجروحان، از راننده خواستم به آبادان برویم. با عنایت به اینکه آبادان زیر آتش خمپاره و توپخانه دشمن بود، رفتن به آنجا توام با خطر بود. از طرفی، چون نزدیک‌ترین شهر آبادان بود، بالاجبار راهی آبادان شدیم.
متاسفانه در بین راه، مجروحی که به کما رفته بود، شهید شد. به محض رسیدن به بیمارستان، بلافاصله اکیپ پزشکی مجروحین را به بخش مربوطه هدایت و شهید را نیز به سردخانه بیمارستان انتقال دادند.
به محض برداشتن پانسمان مصدوم از ناحیه ریه، خون با فشار زیاد به سر و صورتش زد. پزشک معالج بعد از اینکه سر و صورتش را تمیز کرد، دستور داد مجروح را به اتاق عمل ببرند.
سوال کرد مجروح را چه کسی پانسمان کرده بود، گفتم من! گفت پزشکیاری؟ گفتم بله. دستش را بر شانه‌ام گذاشت و گفت احسن بر تو؛ بهترین راه پانسمان همین بود.
انتهای پیام/
اداره کل حفظ آثار دفاع‌مقدس استان اردبیل