سرنوشت ترکیه و سازمان کشورهای ترک به کجا میانجامد؟
چهارشنبه 26 دي 1403 - 13:50:23
|
|
پیام آذری - - با تمرکز جهان بر جنگ روسیه در اوکراین و در بحبوحه عقب نشینی فیزیکی سیاسی و نظامی ایران از سوریه، چین در تلاش است نفوذ خود را از طریق ابتکار یک کمربند و یک جاده در محیط پیرامونی تا اروپا افزایش دهد. ترکیه هم از طریق سازمان کشورهای ترک در اندیشه حضور بیشتر در آسیای مرکزی است. بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان هدف آنکارا افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی خود در این منطقه، پیشبرد اهدافی مانند ایجاد روابط قویتر با کشورهای آسیای مرکزی و ایجاد نظم منطقهای مطلوب این کشور است. این اهداف را به طور دقیقتر میتوان به صورت زیر دستهبندی کرد: پیشبرد پروژه نژادپرستانه و افراطی پان ترکیسم: ترکیه خود را رهبر مردم ترک زبان ساکن در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی میداند و این در حالی است که حتی همه ساکنان منطقه آسیای مرکزی زبان و پیشینه فرهنگی و هویتی و تمدنی مشترک ندارند و این تفاوتها به خصوص با کشورهای قفقاز جنوبی بسیار شدید است و اتباع کشورهای ارمنستان، گرجستان، باکو و حتی بسیاری از ساکنان کشورهای آسیای مرکزی پیوندهای عمیق تمدنی و تاریخی و هویتی با ایران داشته و دارند. اما در سایه کوتاهی و کم توجهی ایران در سالهای پس از فروپاشی شوروی، ترکیه با استفاده از ابزار و راهبردهای مختلف قصد دارد پیوندهای فرهنگی، تاریخی و زبانی خود را با مردمان این منطقه تقویت کند. به عنوان مثال، در سپتامبر 2024، سازمان کشورهای ترک بر روی یک الفبای 34 حرفی مشترک به توافق رسید که به ادعای این سازمان به 170 میلیون ترک در سراسر جهان کمک میکند تا به طور مؤثرتری با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و همکاری کنند. افزایش نفوذ سیاسی به نفع غرب بر علیه روسیه، چین و ایران: سازمان کشورهای ترک راهی برای ترکیه است تا بتواند برای خود یک نقش حیاتی در میان پویاییهای سیاسی منطقهای تعریف کند. آسیای مرکزی به دنبال متعادل کردن روابط خود با روسیه و چین و ایران و یافتن شرکای تجاری تازه است و ایالات متحده هم تلاش دارد تا نفوذ روسیه و چین و ایران را در آسیای مرکزی و قفقاز تضعیف کند؛ لذا غرب تمایل دارد ترکیه را به شریکی جذاب برای کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز مبدل کند تا این کشورها که به دنبال تنوع بخشیدن به روابط خارجی خود و اجتناب از وابستگی به یک قدرت خارجی واحد هستند، به هدف خود برسند. این کشورها هم به سازمانهای چندجانبه مانند سازمان کشورهای ترک میپیوندند و هم روابط دوجانبه را با ترکیه و با یکدیگر تقویت میکنند. به عنوان مثال، ترکیه و قزاقستان قراردادی را برای تبدیل شدن به شرکای استراتژیک یکدیگر امضا کردهاند. کسب برتری در حوزه تملک و توزیع انرژی: در حوزه انرژی، ترکیه امیدوار است منابع تامین انرژی خود را متنوع کند و به نظر میرسد آسیای مرکزی بهترین گزینه برای این نقش باشد. ترکیه در تلاش برای تامین انرژی از طریق باکو، عراق و قطر (پس از تغییر نظامی سیاسی سوریه) است. اما آسیای مرکزی غنی از منابع طبیعی، از جمله گاز و نفت، ترکیه را برای سرمایه گذاری در پروژههایی مانند خط لوله گاز طبیعی ترانس آناتولی (TANAP) مشتاق کرده است. ترکیه همچنین امیدوار است با سرمایه گذاری در جاده ها، راه آهن و خطوط لوله، خود را به عنوان یک مرکز ترانزیت منطقهای تثبیت کند تا جهانیان برای تامین انرژی به این کشور محتاج باشند و این امر حفظ امنیت ترکیه و افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی آن را تسهیل میکند. افزایش همکاریهای اقتصادی و تجاری: ترکیه چندین قرارداد تجاری و اقتصادی با کشورهای آسیای مرکزی به منظور تسهیل حمل و نقل کالا امضا کرده است، مانند توافقنامه تجارت آزاد (FTA) با قزاقستان در سال 2016 برای تجارت ماشین آلات، محصولات الکترونیکی، منسوجات و سایر محصولات. صادرات ترکیه به کشورهای آسیای مرکزی پس از گفتوگو با سران این کشورها افزایش یافته که از جمله میتوان به توافق ژوئن 2024 با ازبکستان برای تعمیق مشارکت استراتژیک اشاره کرد. کنترل کریدورهای ارتباطی: در نهایت، تلاش ترکیه برای پیوند "کریدور جعلی زنگزور" به "کریدور میانی" اهمیت زیادی دارد و ارمنستان را با هدف تسهیل تجارت بین ترکیه و باکو تضعیف میکند. پیوند این دو کریدور همچنین به نفوذ ترکیه در آسیای مرکزی دامن میزند و روابط آن را با آذربایجان تقویت میکند و در عین حال دسترسی بیشتر آسیای مرکزی به بازارهای اروپایی و تقویت ارتباطات اقتصادی خود با این کشورها را فراهم میکند. ایجاد این کریدور به طور بالقوه نفوذ روسیه و ایران در منطقه را کاهش میدهد و این مساله به خصوص برای ایران بسیار خطرناک است. زیرا باعث خفگی ژئوپلتیک ایران و محاصره این کشور توسط کشورهای ترک خواهد شد. انگیزههای ژئوپلیتیکی ایجاد سازمان کشورهای ترک نتیجه جنگ در قره باغ کوهستانی (آرتساخ) در سال 2020 واقعیت جدیدی را در قفقاز جنوبی به وجود آورد و توازن قوا را به نفع ترکیه و باکو تغییر داد. در نتیجه ادغام و همگرایی بیشتر دولتهای عضو سازمان کشورهای ترک تسهیل شد. این سازمان هم اکنون از قابلیت قابل توجهی در عرصه ژئوپلیتیک برای مهار نفوذ روسیه و ایران برخوردار است. علاوه براین، امکان ایجاد یک ناتوی ترکی در منطقه، با هدف محاصره روسیه و تهدید چین و ایران با مشارکت ترکیه و کشورهای قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی وجود دارد که نتیجه آن به نفع اتحادیه اروپا و ایالات متحده خواهد بود. ایران و روسیه در مورد نفوذ اقتصادی ترکیه در باکو و گرجستان و حتی ارمنستان و همچنین استراتژی آن برای ادغام کردن کشورهای قفقاز جنوبی در کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی نگران هستند. با این حال، جنگ در اوکراین و تحولات غرب آسیا به ویژه در سوریه، بر توان مسکو و تهران برای پاسخگویی به جاهطلبیهای ژئوپلیتیک آنکارا تاثیر میگذارد. به نظر میرسد روسیه کماکان درک راهبردی مناسبی از نقش آفرینی ترکیه در قفقاز و آسیای مرکزی ندارد و به علت نیاز به ترکیه برای دورزدن تحریمهای غرب و اشتباه محاسباتی در مورد توان خود برای مقابله با تهدیدات ترکیه و ناتو، برنامه ریزی مناسبی برای مقابله با این مشکل ندارد. ایران نیز به علت سالها کم توجهی به سرمایه گذاری فرهنگی و اقتصادی و سیاسی در قفقاز و آسیای مرکزی گزینههای متعدد قبلی برای مقابله با این چالش را از دست داده و در حال حاضر، حق انتخابهای محدودی دارد. سازمان کشورهای ترک، ابزار آنکارا برای تحقق اهداف ژئوپلیتیکی خود در منطقه است. در 12 نوامبر 2021، سران کشورهای این سازمان در هشتمین اجلاس خود، چشم انداز جهان ترک در سال 2040 را تأیید کردند که حاوی رهنمودها و اهداف کلیدی مربوط به امور سیاسی، امنیتی، اقتصادی، و حوزههایی مانند کشاورزی، بهداشت، انرژی و حمل و نقل است. تعاملات مردم با مردم از جمله در حوزه فرهنگ، آموزش، جوانان، دیاسپورا و رسانهها و همکاری احزاب کشورها با یکدیگر در این چشم انداز پیش بینی شده است. سازمان کشورهای ترک که قبلا شورای همکاری کشورهای ترک زبان نامیده میشد، شامل ترکیه، آذربایجان، قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان و همچنین مجارستان، ترکمنستان و منطقه تحت اشغال ترکیه در قبرس شمالی است. این سازمان از زمان تأسیس خود در سال 2009، با هدف نهادینه کردن همکاری بین کشورهای عضو از طریق پروژههای توسعهای مشترک و حل و فصل مسائل منطقهای و جهانی که کشورهای عضو با آن مواجه هستند، از طریق یک مکانیسم همکاری فعالیت کرده است. اهداف کلیدی این سازمان به شرح زیر خلاصه میشود: ترویج فرهنگ و ارزشهای ترکی و دستیابی به الفبای واحد، تقویت ارتباطات دیاسپورا برای محافظت از هویت ترکی، عملکرد متحد در امور مربوط به جهان ترک، نهادینه کردن همکاری در رسانهها برای مقابله با اطلاعات نادرست و ایجاد یک فضای مشترک اطلاعاتی و رسانهای ترکی، ارائه پیشنهاداتی برای اصلاحات در سازمانهای بین المللی و سازمان ملل متحد، ایجاد شبکه همکاری و به اشتراک گذاری اطلاعات برای مبارزه با تهدیدات ناشی از رادیکالیسم، افراط گرایی خشونت آمیز، اسلام هراسی، بیگانه هراسی و تروریسم و تضمین امنیت مرزها، تسریع عملیات حمل و نقل در امتداد مسیر حمل و نقل بین المللی ترانس کاسپین، تبدیل منطقه به قطب ترانزیتی اقتصادی شرق به غرب و کمک به ثبات اقتصادی منطقهای و جهانی، حمایت از ایجاد مناطق اقتصادی و سرمایه گذاریهای درون منطقهای، ترویج مشترک موضوع ایجاد کریدور زنگزور در بسترهای مختلف اقتصادی بین المللی، توسعه پروژههای استراتژیک در امتداد خط لوله باکو-تفلیس-جیهان، باکو-تفلیس-ارزروم، کریدور گاز جنوبی و TANAP برای ارائه مسیرهای جایگزین و کمک به ایجاد امنیت انرژی در اروپا و جهان، نهادینه کردن همکاری در حوزه انرژی بین کشورهای عضو و ایجاد بازار انرژی ترکی یکپارچه، تقویت روابط بین اتاقهای فکر این سازمان و ایجاد شبکه اتاقهای فکر جهان ترک. آیا سازمان کشورهای ترک میتواند به «ناتوی ترکی» تبدیل شود؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا باید بپرسیم، آیا سازمان کشورهای ترک بعد امنیتی دارد؟ گسترش همکاری نظامی میان اعضای این سازمان نشان دهنده تمایل به اولویت دادن به امنیت متقابل و همسویی استراتژیک اعضا است. ترکیه قصد دارد صنایع نظامی و ساختارهای ارتش خود را با زیرساختهای نظامی کشورهای عضو این سازمان ادغام کند. باکو رهبری پیشبرد این ایده را بر عهده دارد و الهام علی اف در مراسم تحلیف مجدد خود اظهار داشت سازمان کشورهای ترک کانون اصلی توجه دولت او خواهد بود. نکته اینجاست که در دسامبر سال 2022، قزاقستان و ازبکستان معاهدهای را امضا کردند که در آن روابط دوجانبه ارتقاء یافت و پیوستن به بلوک یا اتحادیهای که کشور دیگر را تهدید کند، ممنوع شد. بین توافق تاشکند و توافق شوشی که در ژوئن 2021 بین آنکارا و باکو امضا شد، ارتباط مستقیم وجود دارد. در قالب توافق شوشی، ترکیه و باکو متعهد شدند که در صورت حمله به یک طرف از یکدیگر حمایت کنند. شرکتهای نظامی ترکیه در آذربایجان و قزاقستان نیز فعال هستند و مشتاق گسترش فعالیت به دیگر کشورهای ترک هستند. با این حال، تشکیل یک اتحاد به سبک ناتو در قالب سازمان کشورهای ترک کار آسانی نیست. روسیه، ایران، چین و هند ظهور یک بلوک نظامی قوی در یک منطقه غنی از انرژی و دارای اهمیت در حوزه کلیدی حمل و نقل را به سادگی نمیپذیرند. تبدیل این سازمان به ناتوی ترکی، مسیری طولانی و دشوار است. با این حال، انعقاد پیمانهای دفاعی دوجانبه بین آنکارا و جمهوریهای آسیای مرکزی ممکن است در سالهای آینده رخ دهد. اما این سازمان در کنار سایر بلوکهای اقتصادی و امنیتی، مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه و سازمان همکاری شانگهای به رهبری چین که برخی از کشورهای ترک عضو اصلی آن هستند، یک بازیگر کلیدی منطقهای و اقتصادی است. سخن آخر ترکیه به آرامی در حال نفوذ در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی است. نکته اول این است که ترکیه امیدوار است برای موفقیت کریدور میانی با دیگر کشورها لابی کند و نقش خود را به عنوان تنها پل زمینی که اروپا را به چین متصل میکند، تثبیت کند. ترکیه از این طریق فشار خود را بر هر دو کشور ایران و روسیه افزایش میدهد. نکته دوم اینکه، ترکیه برای ایجاد «کریدور جعلی زنگزور» با هدف مهار ایران و افزایش نفوذ خود در آسیای مرکزی فشار میآورد. در مقابل ترکیه نقش مهم روسیه و چین را در منطقه به رسمیت میشناسد و با حفظ حضور خود، روابطش را با این قدرتها به دقت تنظیم و دنبال میکند. کریدور میانی یک جایگزین استراتژیک برای مقابله با تسلط روسیه بر مسیرهای تجاری اوراسیا نیز است. در نهایت، ترکیه به ادغام ساختار نظامی خود با کشورهای آسیای مرکزی از طریق سازماندهی تمرینات نظامی، ارائه کمکهای نظامی و اجرای موافقت نامههای امنیتی ادامه خواهد داد. هدف بلندمدت آنکارا و باکو ایجاد یک اتحاد امنیتی به سبک ناتو با حضور کشورهای ترک است. برخی از بازیگران خارجی ممکن است با هدف مهار نفوذ کشورهای منطقه و به خصوص چین از این ایده حمایت کنند، ولی اینکه آیا کشورهای آسیای مرکزی میخواهند بخشی از این استراتژی مهار باشند، با توجه به نفوذ اقتصادی فزاینده چین و تنوع سیاسی و سیستمهای دولتی متفاوت جهان ترک، قابل تردید است. در حالی که ترکیه تصور میکند زمان افزایش نفوذ در گسترهای از آسیای مرکزی تا آفریقا به وجود آمده، این کشور فاقد منابع انرژی و زیرزمینی بوده و از حمایت قاطع خارجی برای رهبری یک بلوک امنیتی بزرگ و جدید برخوردار نیست و آمادگی کامل برای مقابله همزمان با روسیه، چین و ایران را ندارد. در عین حال آمریکا همیشه تلاش داشته توازن قوا را میان ایران، ترکیه و عربستان در غرب آسیا حفظ کند و از برتری و تک تازی یکی از این سه کشور جلوگیری کند و لذا بعید است اجازه دهد رویاهای ترکیه تا بدین حد محقق شود. همچنین آسیای مرکزی یک منطقه استراتژیک و دور از مرزهای نزدیک ترکیه است و همین کار این کشور را دشوار میسازد. همین دلیل آخر ممکن است باعث شود تا ترکیه برای پیشبرد رویاهای خود به اقدامات افراطی و انتحاری مانند یورش دیوانه وار به جنوب ارمنستان روی آورد تا دسترسی گسترده تری به قفقاز و آسیای مرکزی داشته باشد. اما واکنش کشورهای منطقه کاخ رویاهای اردوغان را بر سر او خراب خواهد کرد.
http://www.Azari-Online.ir/fa/News/784645/سرنوشت-ترکیه-و-سازمان-کشورهای-ترک-به-کجا-میانجامد؟
|