پیام آذری - اقتصاد24/ خروج داروهای سرطانی از بخش شیمیدرمانی در بیمارستان شریعتی تهران چند روز پس از خبر تزریق آب مقطر به جای داروی شیمیدرمانی در بیمارستان ولیعصر تبریز منتشر شد.
روابط عمومی بیمارستان شریعتی تهران هفته گذشته خبر خروج غیرقانونی دارو از این مرکز را تایید و اعلام کرد بهمن 1402 حراست و مسئولان بیمارستان شریعتی این تخلف را کشف کرده و پس از رصد و پیگیریهای لازم، فرد خاطی تعلیق و به مراجع قضایی معرفی شد. اما مطالبی که در شبکههای اجتماعی و خبرهای مختلف منتشر شد، با بیانه دانشگاه تناقض داشت.
به این مرکز درمانی رفتم، سری به بخش شیمیدرمانی زدم، با بیماران و مدیر روابط عمومی گفتوگو کردم که در ادامه میخوانید.
اینجا بیمارستان شریعتی، سالن انتظار شیمیدرمانی
«امید» نام ساختمانی است که بخش شیمیدرمانی بیمارستان در آن قرار دارد، در طبقه سوم یا امید 3. روی دکمههای آسانسورهای بزرگ ساختمان به جای طبقه، امید نوشته شده است. انتخابی هوشمندانه برای بیماران و خانوادههایی که وارد میشوند.
سالن کوچک انتظار با یک در شیشهای کشویی از بخش جدا میشود. 7-8 نفر با فاصله و پراکنده روی صندلیهای فلزی سالن انتظار نشستهاند.. بعضیهایشان ماسک دارند، شاید بیمارانی باشند که منتظر نوبت ورود به بخش هستند. یک ویلچر سیاه بیمارستانی هم در سالن است. زن میانسالی که روی آن نشسته است و ماسک به صورت دارد، از جا بلند میشود، کمی در فضای خالی سالن راه میرود و روی ردیف صندلیها دراز میکشد.
سکوت سالن با صدای هرازگاهی باز و بسته شدن در اتوماتیک کشویی، خط میخورد. در فاصلههای کوتاه رفت و برگشت در، میشود داخل بخش را دید؛ جایی که بیماران مینشینند یا میخوابند تا داروهای شیمیدرمانی قطره قطره وارد بدنشان شود.
روی شیشههای مات در که نمیگذارند بخش دیده شود، چند کاغذ آچار چسبانده و توصیههایی برای بیماران نوشته شده است. مثل اینکه بیشتر از یک همراهشان نباشد، بیماران به دلیل سیستم ایمنی ضعیف بیدلیل وارد بخش نشوند، همراهان با تلفن حرف نزنند و... ولی منشور حقوق کارکنان روی کاغذی بزرگتر، گلاسه و رنگی چاپ شده است.
نگاهی به افراد توی سالن میاندازم. نوع پوشش و لباسها نشان میدهد طبقه متوسط یا ضعیف هستند. دوباره نگاهی به منشور کارکنان میاندازم: از آنجا که توفیق خدمت به بیماران در زمره برترین عبادات قرار دارد و نجات جان یک انسان با نجات جان تمامی انسانها برابر است...
از خودم میپرسم خانم سوپروایزر هم این متن را خوانده بود؟ توفیق خدمت برایش چه معنایی داشت؟ وقتی از این سالن و از بین بیماران و همراهانشان رد میشد، چه حسی داشت؟ وقتی دستور تزریق یک دارو را میداد یا پروندهها را مینوشت، به دزدیدن آن فکر میکرد؟ وقتی صدای نالهی یکی از بیمارانِ بدحال یا ضعیف را میشنید، دلش نمیلرزید؟ شاید یک بار دقیقا پس از بستن پروندهی یک بیمار، سراغ مخزن داروها رفته باشد!
رشتهی افکارم با باز و بسته شدن در کشویی، پاره میشود. بیماری بیرون میآید. همراه سراغش میرود. زیر بازویش را میگیرد و او را روی نزدیکترین صندلی مینشاند تا آسانسور بالا بیاید و به امید 3 برسد.
شاید به مادر من هم آبمقطر تزریق میشد
دو زن جوانِ احتمالا 34-5 ساله دربارهی مدرسهی بچهها حرف میزنند. هر دو ماسک به صورت دارند. یکی از زنها از چند سال پیش به این مرکز میآید و میرود. زمانی مادرش را برای شیمیدرمانی میآورده و حالا همسرش را. خودش هم هر 6 ماه یک بار برای تزریق دارویاماس میآید. وقتی ابراز تاسف میکنم، میگوید: زندگیه دیگه، چه میشه کرد؟ قرار نیست صبح تا شب غصه بخورم که چرا اینجوری شد. پیش اومده. باید باهاش کنار بیام. روحیهی قوی و خوبَش در تکتک واژهها و صدایش موج میزند.
زن دیگر هم صدای رسایی دارد که از پشت ماسک کمجان نمیشود. مادرش را برای شیمیدرمانی آورده. هر دو از اتفاقهای بیمارستان خبر دارند و میگویند همین امروز صبح درموردش از پرسنل پرسیدهاند. اعتمادشان از بین نرفته است. خیالشان راحت است که افراد خطاکار بازداشت و اخراج شدهاند. هر دو معتقدند بیمارستان شریعتی یک مرکز بزرگ و مطمئن است و امکاناتش از بیمارستانهای خصوصی بهترند، به جز هتلینگ که آن هم اهمیتی ندارد.
میپرسم بعد از خبرهای اخیر، چطور مطمئن هستند که دارو به بیمارشان تزریق میشود؟ جوابشان این است که بسته را جلوی خودمان باز میکنند، اسم بیمار را با ماژیک روی پوکه مینویسند و اگر بخواهیم بعد از تزریق تحویلمان میدهند.
برای آنها مجموعه و متمرکز بودن این بیمارستان، حسن بزرگی است، چون مجبور نیستند برای تصویربرداری، آزمایش و خرید لوازم یا داروهای جانبی بیرون بروند. میگویند وقتی بیمار به خاطر سرطان بستری میشود، یکی از همراهها باید دائم در رفتوآمد باشد ولی اینجا همان ابتدا فهرستی داده میشود تا همهی داروها و وسایل تهیه شود. وقتی بیمار بستری شود، همان هم لازم نیست. داروها و ابزار لازم برای شیمیدرمانی و سایر مراحل را خود بیمارستان دارد.
پگاه، اما خاطره خوبی از بیمارستان شریعتی ندارد. با او خارج از بیمارستان حرف زدم. سال 1390 مادرش به خاطر سرطان خون در این مرکز بستری شده بود. میگوید در ماههای ابتدایی که جای دیگری بودیم، درمان مادرم خوب پیش میرفت. امیدوار شدیم. بعد با پیشنهاد پزشک برای پیوند مغز استخوان به بیمارستان شریعتی منتقل و جراحی شد. ولی حالش بهتر که نشد، هیچ، روز به روز هم بدتر شد. از یک جایی به بعد شیمیدرمانی جواب نداد و دکتر گفت بهتر است او را به خانه ببریم و فقط مسکن و آرامبخش میگرفت.
بخشی از خاطرات بد پگاه به همان پرستاری مربوط است که نامش بهعنوان متخلف اصلی منتشر شد. بداخلاقی و رفتارهای تندش را به خاطر دارد و اینکه هرازگاهی به همراهان میگفته فلان داروی گرانتر و بهتر خارجی را بخرند، چون برای بیمارشان بهتر است. او حالا به همه چیز مشکوک است و فکر میکند شاید توصیه داروی بهتر برای بیمار نبوده و پرستار میخواسته آنرا از بیمارستان خارج کند و در بازار آزاد بفروشد.
حالا که پس از سالها نام این خانم مطرح شده، رنج و غم پگاه برگشته است. میگوید شاید داروهای مادر من هم دزدیده میشد. شاید حال مادرم به خاطر تزریق نشدن داروهایش هر روز بدتر میشد. مادر من 51 ساله بود و پزشک گفت عمل پیوند مغز استخوان برایش مؤثر است. ولی از وقتی به بیمارستان شریعتی منتقلش کردیم، حالش بدتر شد. شاید این خانم به جای دارو برای مادرم آب مقطر تزریق میکرد!
پگاه وقتی بیشتر ناراحت میشود که به یاد میآورد با وجود رفتارهای تند پرستار، به خاطر حرفهای بودن به او اعتماد کرده و پیشنهادش را پذیرفته بودند تا هفتههای آخر به خانهشان بیاید و داروهای مادرش را تزریق کند.
پیگیری پرونده به عهده دانشگاه است، نه بیمارستان
کامران محمدیان -مسئول روابط عمومی بیمارستان شریعتی- خروج دارو از بخش شیمیدرمانی به مدت چند سال را رد میکند، آنرا نشدنی و غیرممکن میداند و دلیلش را اینطور توضیح میدهد:
«وضعیت بیمارانی که در این بیمارستان شیمی درمانی میشوند، ابتدا و در بدو ورود با توجه به آزمایشها و تصویربرداریها برای تعیین مراحل درمان بررسی و ثبت میشود. در ادامه و در طول مراحل شیمیدرمانی نیز بیمار باید بهطور منظم آزمایش بدهد تا دوز یا نوع دارو برای برای تزریقهای بعدی مشخص شود؛ بنابراین اگر بیمارستان متوجه نتایج غیرعادی در بیمارها شود، حتما سراغ دلیل و عامل ایجاد آن میرود.»
او همین رصد دائمی را عامل کشف تخلف میداند و میگوید: «وقتی بخش پژوهشی متوجه شد داروها اثرگذاری کافی ندارند و شرایط غیرعادی است، وضعیت را با دقت و بهطور کامل بررسی کرد و به حراست اطلاع داد. دوربینها چک شدند و عصر همان روز با قطعی شدن تخلف، با فرد خاطی قطع همکاری شد، هم در بیمارستان و هم در دانشگاه. این فرد به قوه قضاییه معرف شد.»
مسئول روابط عمومی تایید میکند چند نفر دیگر نیز به خاطر این پرونده برای پاسخگویی احضار شدهاند ولی درمورد جرم احتمالی آنها و شرایط فعلی پروندهها هیچ اطلاعی ندارد!
در شبکههای اجتماعی شایعاتی درمورد آزادی متهم اصلی پرونده به قید وثیقه منتشر شده بود که محمدیان از این موضوع نیز اطلاعی ندارد و میگوید: «من هم شنیدم ولی نه میتوانم تایید کنم و نه تکذیب. ما اینجا زندان و دادگاه نداریم، با این خانم قطع همکاری و به دستگاه قضایی معرفی شد ولی از وضعیت پروندهی او بیخبر هستیم. ما اینجا حراست و پلیس مستقر داریم ولی دادگاه و زندان نداریم و حوزهی درمان بیش از این اختیاری ندارد.»
او از دخالت یکی از کارکنان قدیمی بیمارستان در این پرونده متاسف است و با گفتن اینکه برای همه تعجبآور بوده، ادامه میدهد: «این فرد سابقه چندین سال فعالیت داشت و در حوزهی کاری خودش یک پرسنل باتجربه و دانش زیاد شناخته میشد که چنین مسئولیتی به او سپرده شده بود. باید توجه داشت چنین اتفاقی ممکن است هر جایی و در هر شغلی رخ بدهد و، چون این مجموعه دائما بیماران را رصد میکند، متوجه تخلف شد.»
مسئول روابط عمومی بیمارستان شریعتی در پایان میگوید: «این بیمارستان یک مرکز آموزشی-درمانی مجهز و بزرگ است که اساتید و پزشکان مجربی در آن مشغولند. بیمارانی از سراسر کشور برای درمان به این مرکز مراجعه میکنند. بیمارستان شریعتی زیرمجموعه دانشگاه علوم پزشکی تهران است و همهی پرسنل و کارکنان، کارمند دانشگاه به حساب میآیند. همانطور که تصمیمگیری درمورد عزل و انتصابها با دانشگاه است، پیگیری هر نوع شکایت یا فرآیند قانونی و قضایی نیز به عهده دانشگاه است.»
حلقه گمشدهی بیانیه بیمارستان
در بیانیهی بیمارستان آمده بود دزدی داروها خیلی زود کشف و متوقف شد، مسئول روابط عمومی هم در گفتوگو با فراز همین ادعا را مطرح کرد ولی به نظر میرسد واقعیت چیز دیگری بوده است. در شبکههای اجتماعی شایعاتی پخش و نوشته شده بود دزدی داروهای شیمیدرمانی در این بیمارستان 7 تا 8 سال ادامه داشته و سوپروایزر بخش عامل اصلی این تخلف بوده است.
خبرهای مربوط به بیمارستان ولیعصر تبریز از ابتدا با اشاره به تزریق آب مقطر بهجای دارو منتشر شد. معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی تبریز هم گفته بود برای بیماران سرپایی پروندهای ثبت نمیشود. او بهطور ضمنی نبود پرونده ثبتی را اشکال و مسیری برای ساده شدن خروج دارو معرفی کرده بود. از طرف دیگر اعلام شد قوه قضاییه پرونده 20 بیمار را که از فروردینماه در این بیمارستان دارو میگرفتهاند، خواسته است تا بررسی شوند؛ بنابراین تخلف از ابتدای سال شروع و حداقل 20 نفر قربانی شدهاند.
مدیر روابط عمومی بیمارستان شریعتی میگوید بخش پژوهش خیلی زود متوجه اشکال و ایراد در روند درمان شده است. اما تاریخ و بازهی زمانی مشخصی از طرف بیمارستان شریعتی اعلام نشده و فقط زمان کشف تخلف و توقف آن معلوم است.
از طرف دیگر حسین عبدلی - نماینده مجلس و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس- که در گفتوگو با مهر ارز دولتی را مقصر اصلی معرفی کرده، در بخشی از حرفهایش گفته بود: «نسخه الکترونیک باید برای تمام داروها درست شود و فقط از طریق پزشک تجویز و مصرف شود، اما این تخلف قطعاً خارج از قاعده بوده و خیانت انباردار یا یکی از پرسنل را شاهد بوده است.»
این حرف در کنار شایعات، دزدی از انبار و داروهای بخش بستری را تایید میکند که ممکن است 7-8 سال طول کشیده باشد، به ویژه آنکه سوپروایزری با سابقه عامل اصلی بوده، برعکس بیمارستان تبریز که یک کمک بهیار خاطی اصلی معرفی شده است.
بیمارستان شریعتی یک مرکز دولتی و زیرمجموعهی دانشگاه علوم پزشکی تهران است، مردم حق دارند اطلاعات دقیق و درستی از طول مدت این تخلف و داروهای سرقتی و حتی ارزش مالی آنها داشته باشند ولی این مجموعه به یک خبر کلی و بدون توضیحات کافی اکتفا کرده است.
http://www.Azari-Online.ir/fa/News/782962/جزئیات-سرقت-داروهای-شیمیدرمانی-بیمارستان-شریعتی