چاپ

پیام آذری - چند روز قبل زن میانسالی همراه دخترش در تهران به اداره پلیس رفت و از زندانی کردن پسر جوانش به نام کامران در یکی از کمپ‌های ترک اعتیاد اطراف تهران شکایت کرد.
وی گفت: «پسرم خانه مجردی داشت، اما هر چند روز یک بار به دیدن من، پدر و خواهرش می‌آمد. او قرار بود همراه دوستانش برای تفریح چند روزی به کشور مالزی برود.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
من تصور می‌کردم او به مسافرت رفته‌است، اما ساعتی قبل با تلفن همراه من تماس گرفت و به آرامی گفت که در کمپ ترک اعتیادی زندانی شده‌است و برای رهایی درخواست کمک کرد. خیلی شوکه شدم، چون پسرم اعتیاد به مواد‌مخدر ندارد و الان می‌خواهم کمک کنید او را از کمپ ترک اعتیاد آزادش کنم.»
به دستور پدر
با شکایت زن میانسال، مأموران همراه شاکی و دخترش راهی کمپ ترک اعتیاد شدند و کامران را پس از 24 ساعت حبس در یکی از اتاق‌های کمپ آزاد کردند. یکی از مسئولان کمپ در توضیح ماجرا گفت: «یک روز قبل مردی با ما تماس گرفت و گفت پسرش معتاد به مواد مخدر شیشه است و می‌خواهد او را در کمپ بستری کند. او هزینه کمپ را پرداخت کرد و آدرس خانه پسرش را هم به ما داد و از ما خواست هر طور شده پسرش را در کمپ بستری کنیم. مرد میانسال همراه ما تا جلوی خانه پسرش آمد، اما وارد خانه نشد و ما هم کامران را برای ترک اعتیادش به زور به کمپ منتقل کردیم و خبر نداشتیم او معتاد به مواد مخدر نیست و تصور می‌کردیم برای فرار از کمپ دروغ می‌گوید.»
پسر جوان هم که از کمپ رها شده بود با شکایت از پدرش به مأموران گفت: «در خانه مجردی‌ام خواب بودم که با سروصدایی از خواب بیدار شدم. بالای سرم چهار مرد هیکلی ایستاده‌بودند که دست و پای مرا با طنابی بستند و داخل خودرویی انداختند. شوکه شده‌بودم و فهمیدم پدرم در خانه را به روی آن‌ها باز کرده و به دروغ گفته که من معتاد به مواد‌مخدر هستم. آن‌ها مرا در یکی از اتاق‌های کمپ حبس کردند و 24 ساعت شکنجه دادند و به زور به من داروی ترک اعتیاد خوراندند. هر چقدر به آن‌ها می‌گفتم من معتاد نیستم، باور نمی‌کردند تا اینکه به سراغ یکی از خدمتکاران آنجا رفتم و از او خواهش کردم اجازه دهد با مادرم تماس بگیرم و او هم تلفن همراهش را در اختیار من قرار داد و من با مادرم تماس گرفتم و درخواست کمک کردم.»
کینه داشتم
با شکایت پسر جوان، پدر وی بازداشت و به اداره پلیس منتقل شد. وی در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کرد و گفت: «چند روز قبل بر سر مسائل مالی با دخترم درگیر شدم. کامران در جریان درگیری از خواهرش طرفداری و به من فحاشی کرد. از او کینه به دل گرفتم و از طرفی هم می‌دانستم قرار است او برای تفریح به مالزی برود و برای انتقام از او نقشه دروغین اعتیادش را طراحی کردم. سپس با مسئولان کمپی هماهنگ کردم او را برای ترک اعتیاد به کمپ منتقل کنند. من می‌خواستم او چند روزی در کمپ بماند و به مسافرتش نرسد تا تنبیه شود.»
تحقیقات درباره این شکایت ادامه دارد.
جوان آنلاین