بزرگنمايي:
پیام آذری - به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اردبیل، کتاب «» به نویسندگی «نیره محرمی رنجبر» با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاعمقدس استان اردبیل، در سال 1399، توسط انتشارات «خط هشت» و در 1000 نسخه به چاپ رسید.
کتاب حاضر شامل 5 داستان است که از زندگی شهدای استان اردبیل الهام گرفته و فرازی از زندگی آن بزرگواران را روایت میکند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
این داستانها برای گروه سنی نوجوان به نگارش درآمده و نویسنده تلاش کرده با زبانی ساده شهدا را بیشتر به خواننده معرفی نماید؛ داستانها درعین سادگی، شیرین و برای مخاطب جذاب هستند.
در قسمتی از این اثر میخوانیم:
آخه دختر میخوای بری وسط توپ و تفنگ عراقیا چی بشه؟ بزار احمد خودش بره اینجوری دیگه حواسش پی تو نمیره.
مامان جان احمد میگه بعضیا زن و بچههاشونم بردن اونجا؛ حالا خیال بد نکن. چند روزه میرم ماه عسل زود برمیگردم.
وسط جنگ ماهت زهر میشه نه عسل! چیه خانمی؛ صدای جیغ و داد خودت و اون بچه ساختمونو گذاشته سرش.
سرم را بلند کردم و زن همسایه را دیدم؛ بالای سرم بود. بچه را از زمین برداشت؛ طفلک آنقدر جیغ زده بود که نفسنفس میزد.
زن پرسید بچه کیه؟ نمیشناسمش. احمد گفت: فقط این بچه زنده مونده و خونوادش.
زن همسایه بغض کرد و مشغول شیر دادن به بچه شد و سرش را نوازش کرد.
انتهای پیام/
اداره کل حفظ آثار دفاعمقدس استان اردبیل
مطالب مرتبط «شنای خونین»
-
سه شنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۴:۲۹
-
۱۶ بازديد
-

-
پیام آذری
لینک کوتاه:
https://www.payameazari.ir/Fa/News/810694/