سیاستهای راهبردی ایران پساسوریه در بیانات امام خامنهای
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام آذری - تحولات اخیر غرب آسیا بهویژه حمله گروه تروریستی تدمیرالشام به سوریه با پشتیبانی آمریکا و رژیم صهیونیستی، بخشی از سناریوی گسترده برای تغییر معادلات منطقهای است. - اخبار حوزه امام و رهبری -
به گزارش گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، محمدمهدی جهانپرور پژوهشگر اندیشکده حکمرانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و عضو کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین در یادداشتی که به صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده، به بررسی سیاستهای راهبردی ایران پساسوریه در بیانات اخیر امام خامنهای پرداخته است.
نخستین بخش از این یادداشت به شرح زیر است:
«تحولات اخیر غرب آسیا (خاورمیانه) و بهویژه حمله گروه تروریستی تدمیرالشام (تحریرالشام) به سوریه، با پشتیبانی ایالات متحده آمریکا و رژیم منحوس اسرائیل، بخش دیگری از یک سناریوی گسترده برای تغییر معادلات منطقهای است. این رویداد نه تنها بازتاب تلاشهای چند دههای آمریکا و رژیم جنایتکار صهیونیستی برای مهار محور مقاومت و تحقق پروژه خاورمیانه بزرگ است، بلکه نشاندهنده همسویی غربیها با طرح عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی ذیل پیمان ابراهیم و تضعیف دولتهای منطقه است. این شرایط، اهمیت موضعگیری هوشمندانه و آیندهنگرانهای را که رهبر معظم انقلاب طی سخنان حکیمانه خود در تاریخ 21 آذرماه 1403 ارائه دادند، بیش از پیش برجسته میسازد. همانطور که میدانیم، پروژه خاورمیانه بزرگ، طرحی برای بازتعریف جغرافیای سیاسی منطقه است. این طرح خبیثانه که از سوی دولت آمریکا و با حمایت رژیم اشغالگر قدس ارائه شده است، به بهانه گسترش دموکراسی، مقابله با افراطگرایی و تروریسم، اما با هدف زمینهسازی تقویت محور عبری- عربی- غربی علیه محور مقاومت، تجزیه کشورهای اسلامی به واحدهای کوچکتر، تخریب و تضعیف دولتهای مستقل، تغییر مرزهای جغرافیایی و تسلط بر منابع انرژی منطقه، حذف کشور فلسطین و مشروعیتبخشی به اشغالگری اسرائیل و منزوی کردن ایران و قطع ارتباط میان بخشهای مختلف محور مقاومت (ایران، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن) متمرکز بود. شکست این پروژه در مواجهه با مقاومت ملتهای منطقه باعث شد تا غرب رویکرد خود را از جنگهای مستقیم به جنگهای نیابتی و ترکیبی تغییر دهد. از اینرو حمله اخیر گروه تدمیرالشام به سوریه به عنوان ابزار و آلت دست را میتوان خدمت به طرحهای کلان غرب در همین چارچوب تحلیل کرد.
همپای جلودار14 | تبیین علیه پساحقیقت این حمله و تجاوز که بخشی از تلاشها برای تضعیف و در نهایت سقوط دولت بشار اسد و ایجاد فضایی برای بازگشت گروههای تروریستی به سوریه بود و نقش مستقیم آمریکا و اسرائیل و ترکیه در پشتیبانی از این گروهها، از طریق کمک تسلیحاتی، اطلاعاتی و عملیات سایبری، نشاندهنده همافزایی میان بازیگران خارجی و مزدوران داخلی سوریه در اجرای این طرح است. هدف این اقدام، نه فقط تغییر دولت سوریه، بلکه تسهیل تجزیه این کشور برای دستیابی به سرمایههای ملی و تسلط بر منطقه ژئوپلتیک سوریه با ایجاد کمربندی امنیتی به نفع اسرائیل است. از طرفی اگرچه کشورهای عربی مانند عربستان و امارات، در سالهای اخیر مسیر کاهش تنش با ایران را در پیش گرفتهاند، اما همچنان در برخی عرصهها به ویژه در همکاریهای نظامی و امنیتی فارغ از گرایش به چین و روسیه همسو با آمریکا و اسرائیل عمل میکنند. حمایت مالی و تسلیحاتی این کشورها از گروههای نیابتی مانند تدمیرالشام و سکوت آنها در برابر اقدامات تخریبی و متجاوزانه اسرائیل، گواهی بر همسویی قدرتهای منطقهای با طرحهای غربی و نقش دوگانه و متناقض این دولتها است. از سوی دیگر طیفهایی از سیاسیون در قالب پروژه نفوذ و رویکرد غربگدایانه در داخل ایران، نقش مکمل این سناریوها را ایفا میکنند. این افراد، با انتشار روایتهای وارونه از وقایع، به دنبال تضعیف وحدت ملی، ایجاد نارضایتی، بیاعتمادی و نگرانی در میان تودههای مردم هستند. حضور این عوامل که از آنان به مرجفون یاد میشود در برخی ساختارهای اقتصادی و فرهنگی، بر پیچیدگی شرایط افزوده و مقابله جدی با این نفوذ را ضروری نموده است. از اینرو رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان در 21 آذرماه 1403، ضمن تأکید بر نقش محوری ایران در هدایت محور مقاومت، بر ضرورت تقویت اتحاد و وفاق ملی و انسجام اسلامی و مقابله با طرحهای تجزیهطلبانه و مخرب دشمنان تأکید داشتند و ترساندن، ناامید کردن و خالی کردن دل مردم را عملی مجرمانه دانستند. ایشان علاوه بر تأکید بر جنگ شناختی و تبیین ابعاد جنگ ترکیبی دشمن، بر اهمیت تقویت توان نظامی، وحدت ملی و دیپلماسی فعال منطقهای همواره از کشورهای اسلامی خواسته اند تا با کنار گذاشتن اختلافات، در برابر پروژههای استعماری غرب بایستند. این بیانات در شرایط کنونی که ایران و محور مقاومت را در تقاطع یک نبرد سرنوشتساز قرار داده است، نقشه راهی است برای مواجهه با چالشهای منطقهای و داخلی، حفظ دستاوردهای محور مقاومت و هوشیاری در برابر تهدیدات دشمن، که بیتردید اتباع از راهبردهای ارائه شده و تقویت ظرفیتها و توانمندیهای دیپلماسی و میدانی می تواند آینده منطقه را به سود ملتهای اسلامی رقم بزند.
نقش ایران، کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی در تحولات منطقهای
1. بیانات اخیر آیتالله خامنهای در 21 آذرماه 1403، ریشه در تحولات گسترده منطقهای و جهانی دارد که با نقشآفرینی سه محور اصلی همراه است. محور مقاومت به رهبری ایران که هدف آن مقابله با پروژههای نفوذ و سلطهجویی قدرتهای غربی و رژیم اشغالگر در غرب آسیا است. محور عبری- غربی که با تکیه بر تهاجم نظامی، اقتصادی و فرهنگی، به دنبال تضعیف و تجزیه کشورهای منطقه است، و قدرتهای مستقل منطقهای شامل روسیه و چین که رویکرد خود را بر اساس منافعشان در مقابله با نفوذ غرب دنبال میکنند.
2. مقابله با تهدیدات منطقهای که ایران به عنوان بازیگر اصلی محور مقاومت، نقشی چند وجهی در تحولات منطقه دارد. نقشی که در حمایت از سوریه و لبنان با پشتیبانی لجستیکی و نظامی است تا ساختارهای مقاومت در برابر اسرائیل و گروههای تروریستی تثبیت شود و حضور در عراق و یمن با حمایت از حشدالشعبی و انصارالله تا مانع از تسلط محور عبری- غربی در منطقه شود. نقش دیگر، رویکرد نظامی و راهبردی توسعه توانمندیهای دفاعی است و پیشرفتهای ایران در حوزههای موشکی و پهپادی و اخیرا هستهای، قدرت بازدارندگی محور مقاومت را افزایش داده است. نقش سوم نیز دیپلماسی فعال و تعامل با بازیگران منطقهای و ارتقای همکاری با کشورهای مستقل با مشارکت در سازمانهای منطقهای است تا علاوه بر گسترش نفوذ اقتصادی و ژئوپلیتیکی ایران، محور جدیدی از همکاریهای منطقهای ایجاد و به کاهش نفوذ غرب در غرب آسیا بیانجامد.
3. نقشی که قدرتهای عبری- غربی در پروژه خاورمیانه بزرگ با هدف تجزیهطلبانه در این پروژه با استفاده از گروههای نیابتی مانند تدمیرالشام و غیره دارند و به دنبال تضعیف دولتهای مستقل و تقویت رژیم منحوس صهیونیستی هستند. در این طرح، قدرتهای غربی با کمک رژیمهای عربی نظیر عربستان و امارات، به دنبال تضعیف کشورهای مستقل و جدا کردن بازیگران منطقهای از محور مقاومت هستند و کشورهای عربی با عادیسازی روابط خود با اسرائیل، عملاً بخشی از پروژه آمریکایی- اسرائیلی برای مقابله با ایران و محور مقاومت شدهاند. همچنین قدرتهای غربی با استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی از طریق جنگ روانی، و تحریمهای اقتصادی و فشار معیشتی علیه ایران، به دنبال ایجاد تفرقه و القای ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی برای کاهش حمایت های مردمی هستند.
4. برخی کشورهای منطقه در معادلات سیاسی و نظامی، به دنبال ایجاد مناطق نفوذ به سوریه هستند. ترکیه یکی از این کشورهاست که درصدد تسلط بر شمال سوریه است. از اینرو اردوغان طی اقدامی ریاکارانه از گروههای تروریستی برای تضعیف و در نهایت سقوط دولت بشار اسد استفاده کرد. ضمن اینکه با وجود اختلافات با ایران، بهدلیل اشتراکات اقتصادی و امنیتی، تمایل به حفظ همکاری با جمهوری اسلامی دارد. عراق نیز با توجه به موقعیت راهبردی خود، حلقه اتصال محور مقاومت است. ایران از طریق حشد الشعبی، نقش مهمی در تأمین امنیت و ثبات این کشور دارد. این در حالیست که آمریکا با حفظ نیروهای نظامی در عراق، سعی در کنترل سیاستهای این کشور و ممانعت از گسترش نفوذ ایران دارد. عربستان سعودی و امارات نیز با حمایت از گروههای تروریستی و مشارکت در پروژه عادیسازی روابط با اسرائیل و تأکید بر دو دولتی شدن فلسطین و اسرائیل به دنبال بی اثر کردن فعالیتهای ایران و محور مقاومت هستند. اگرچه توافقات اخیر نشانههایی از کاهش تنش میان ایران و عربستان دارد.
5. در واکنش جبهه مقاومت به تحولات منطقهای باید اذعان کرد که محور مقاومت با بهرهگیری از فناوریهای نوین و گسترش و تعمیق تعاملات با ایران علاوه بر انسجام بیشتر تا حدی توانسته است با تقویت توان نظامی و امنیتی، تهدیدات نیابتی و مستقیم را مهار کند و این پیشرفتها، ضمن تقویت بازدارندگی، توازن قدرت در منطقه را تغییر داده است.
ادامه دارد...
انتهای پیام/
-
چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۳:۲۹
-
۵ بازديد
-
-
پیام آذری
لینک کوتاه:
https://www.payameazari.ir/Fa/News/771286/