پیام آذری

آخرين مطالب

امام خامنه‌ای: شهیدان زنده‌اند و یاد آنها، حرکت‌آفرین و حیات‌بخش است اجتماعي

امام خامنه‌ای: شهیدان زنده‌اند و یاد آنها، حرکت‌آفرین و حیات‌بخش است
  بزرگنمايي:

پیام آذری - به گزارش گروه سیاسی دفاع‌پرس، حضرت امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت شهدای مازندران، استان مازندران را از لحاظ فداکاری همه‌جانبه برای انقلاب در مقاطع گوناگون استانی شاخص برشمرده و فرمودند: مردم مازندران در مبارزه با ضدانقلاب، دفاع مقدس، دفاع از حرم و هر میدان دیگری که نیاز به فداکاری و هزینه دادن بود، حضور داشتند.
ایشان، شهدا را گنجینه‌ای تمام‌نشدنی و قابل استفاده برای همه دوران‌ها خواندند و افزودند: هر شهید، حالات و ماجرا‌هایی دارد که در نهایت او را موفق به کسب مقام شهادت کرده است که باید این ماجرا‌ها با تدقیق در زندگی آنها استخراج شود و در قالب‌هایی همچون کتاب، فیلم و سریال، نقاشی، مجسمه‌سازی و داستان‌پردازی به مخاطبان بخصوص جوانان منتقل شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی تعبیر امام بزرگوار مبنی بر اینکه محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشت، ناشی از زنده و جوشان بودن شهید و شهادت دانسته و گفتند: باید یاد شهدا را زنده نگه داشت چرا که شهیدان زنده‌اند و یاد آنها نیز حرکت‌آفرین و حیات‌بخش است.
متن بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت 14 هزار و 500 شهید استان مازندران که در تاریخ 28 شهریور 1403 برگزار شده بود، امروز در محل برگزاری همایش در ساری منتشر شد.
متن کامل بیانات معظم‌له در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ملی شهدای استان مازندران به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم (1)
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّه الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز! یاد عظمت جهاد مردم مازندران را در این محلّ ما و خانه‌ی ما زنده کردید. واقعاً یکی از مناطق کشور که از لحاظ فداکاری و هزینه‌پردازیِ همه‌جانبه برای انقلاب شاخص و مجسّمند، بلاشک مردم مازندرانند. شاید هیچ شهری، هیچ روستایی از سرتاسر مازندران از شرق تا غرب نباشد که در آن، شهیدی یا جانبازی وجود نداشته باشد.
یک نکته‌ی شیرین و جالب در مورد فداکاری شهدای استان مازندران این است که این شهدا در همه‌ی دورانِ مهمّ مبارزه‌ی با ضدّانقلاب پراکنده‌اند؛ یعنی مخصوص جنگ تحمیلی یا دفاع مقدّس یا دفاع از حرم نیستند. از اوّل انقلاب که شما نگاه میکنید، اوّلین کسانی که آن روز رفتند با ضدّانقلاب در شرق استان مازندران مبارزه کردند، بچّه‌های همین شهر‌های مازندران بودند؛ بعد، دیگران هم به اینها پیوستند. بعد، در آن قضیّه‌ی جنگل (2) و حماسه‌ای که در سرتاسر مازندران و بخصوص آمل نشان داده شد که امام (رضوان الله علیه) در قبال این قضیّه موضع گرفتند و حرف زدند. (3) بعد، در جنگ تحمیلی، در دفاع مقدّس، این تعبیر «لشکر ویژه» که ایشان گفتند، قابل تأمّل است؛ چرا «ویژه»؟ خب ما این‌همه لشکر داشتیم؛ «لشکر ویژه» یعنی چه؟ این «ویژه» برای این است که همه‌ی شرایطی که در جنگ برای یک یگان نظامی پیش می‌آید، اگر برای این لشکر پیش بیاید، این آماده است. همان وقت هم که من رفتم در پادگانی که این آقای سردار قربانی (4) درست کرده بود که به نظرم ایشان نصف مازندران را گرفته بود، یک بیابان را پادگان کرده بود! هر چه با ماشین می‌رفتیم، تمام نمیشد ــ یک جای بزرگی بود ــ همه‌چیز در این یگان بود؛ نیروی انسانی بود، تجربه بود، اسناد بود، اشخاص بود، اطّلاعات بود. بعد از دفاع مقدّس هم، در همه‌ی میدانها، مردم مازندران حضور پیدا کردند و اگر چنانچه لازم بود جانبازی و فداکاری انجام بگیرد، انجام دادند؛ یعنی شهدای مازندران این‌جوری هستند. تا رسید به دفاع از حرم و مسئله‌ی خان‌طومان و مانند اینها. این یک نکته‌ای است که تنوّع در شهدای مازندران، یکی از خصوصیّات برجسته‌ی این حرکت در این استان است.
یک خصوصیّت دیگر این است که از سپاه و ارتش و نیروی انتظامی و مجموعه‌های گوناگون، همه در بین ستارگان فروزان شهدا، در بین سرداران و بزرگان، دیده میشوند: از ارتش، مثل نیاکی (رحمه الله علیه) یا مثل شیرودی یا بقیّه‌ی اینهایی که بودند؛ از سپاه، برجستگانی مثل همین آقایانی که اسم آوردند و غیر از اینها؛ از بسیج، مردم عادّی و معمولی، مثلاً فرض بفرمایید یک بچّه‌ی یازده دوازده ساله و امثال اینها؛ در تنوّع شهدا در این استان، انسان همه‌جور [افرادی را]مشاهده میکند. خب اینها خیلی اهمّیّت دارد. یاد این شهدا را باید گرامی داشت.
دو نکته را من میخواهم عرض بکنم: یکی درباره‌ی خود شهدا است، یکی درباره‌ی کاری است که شما در مورد شهدا میخواهید بکنید. خود شهدا، به نظر من، وجودشان یک گنج تمام‌نشدنی است؛ یعنی نسل‌های پی‌درپی که می‌آیند، همه منتفع میشوند اگر چنانچه مثلاً شرح حال شهید کشوری یا شیرودی یا مثلاً شهدای بزرگ دیگری را که در آنجا هستند، بدانند؛ مخصوص یک دوره نیست. بعد از شهادت شیرودی، من رفتم شیرود؛ یک روستای کوچکی است و یک مجموعه‌ی کمی مردم در آنجا هستند. از یک روستایی یک جوانی مثل این آدم درمی‌آید، عملیّات قهرمانانه‌ای انجام میدهد، به او ترفیع میدهند، بعد نامه مینویسد به فرمانده خودش که من خواهش میکنم این ترفیع را از من بگیرید، من برای اینها نیامدم میدان جنگ؛ من برای خاطر حرف امام آمدم، برای خاطر وظیفه آمدم، برای خاطر اسلام آمدم. اینها به‌زبان آسان است؛ کدامِ ما‌ها آماده هستیم براحتی از نام و نشان و عنوان و مقام و ... بگذریم؟ از منِ عمامه‌به‌سر تا دیگران. این یک جوان است ــ شیرودی یک پسر جوانی بود دیگر؛ یک جوانی بود، مال یک روستای مازندران ــ که به این حد از معرفت و یقین و اخلاص میرسد که این‌جور فداکاری میکند، این‌جور حرف میزند. برای یک ارتشی، شش ماه هم که ترفیع میدهند مهم است؛ [به خاطر]فلان کاری که شما کردید، این شش ماه ترفیع! این مهم است. آن وقت، یک نفر را دو درجه، سه درجه به خاطر کار بزرگی که انجام داده بیاورند بالا ــ این ترفیعی که به آن شهید داده بودند، دو سه درجه بود ــ بگوید نمیخواهم! اینها خیلی مهم است.
امروز من و شما از اینها استفاده میکنیم، فردا نوه‌های ما از اینها استفاده میکنند و در دوره‌ی بعد، جوان‌های بعد اگر مطّلع بشوند، استفاده میکنند؛ یعنی این گنج تمام نمیشود. همین‌طور دیگرانی که بودند، شهدای بزرگی که ما داشتیم، در مازندران و غیر مازندران؛ شهدا کلّاً یک گنج تمام‌نشدنی هستند. حالات اینها و خصوصیّات اینها مورد تدقیق قرار بگیرد، نکاتش استخراج بشود، بعد آن وقت نوبت به آن نکته‌ی دوّم میرسد که حالا به شما عرض میکنم.
شما باید روی نکات قابل استخراج از زندگی شهدا کار کنید؛ این مهم است. البتّه این کار‌هایی که ایشان ذکر کردند، کار‌های خوبی است، کار‌های لازمی است: فرشی با عکس شهید درست کنند به خانواده‌اش بدهند یا خیابانی را به نام شهید بگذارند؛ امّا شما چهارده هزار و پانصد خیابان که ندارید؛ چه کار میخواهید بکنید؟
هر کدام از این شهدا یک ماجرایی دارند. اینکه در زبان‌ها رایج میشود که «دنیا کوچک است»، از آن حرف‌های غلط است؛ دنیا خیلی بزرگ است؛ چون در دنیا هشت میلیارد انسان هستند که هر انسانی یک عالمی دارد برای خودش، یک ماجرایی دارد برای خودش، یک فکری دارد، یک هدفی دارد؛ همه [دارند]. شما پهلوی هر کسی بنشینید و شرح حالش را برایتان بگوید، آرزوهایش را برایتان بگوید، یک دنیا است. در هر زندگی‌ای نکاتی وجود خواهد داشت و این [کسی]که شهید شده و این مقام شهادت را به دست آورده و فداکاری کرده، آن نکاتش قابل ارائه است. اینها را باید استخراج کنید، باید ارائه کنید تا بماند. حالا البتّه کتاب یکی از راه‌هایش است؛ کتاب‌های خوب.
توصیه‌ی من این است: وقتی شما میخواهید آمار بدهید، یا با خودتان محاسبه کنید که ما این کار‌ها را کرده‌ایم، یا به امثال بنده ارائه بدهید که ما این کار‌ها را کرده‌ایم، بیش از آنکه روی شمارگان کتاب حساب میکنید، روی شمارگان خواننده حساب کنید که چقدر این را خوانده‌اند؛ چه تعدادی این کتاب را نگاه کرده‌اند، مطالعه کرده‌اند؛ چه تعدادی از این کتاب یادداشت برداشته‌اند؛ اینها راه دارد؛ باید راهش را پیدا کنید. وقتی شما یک کتابی در شرح حال فلان شهید چاپ میکنید، [ببینید که]چه جوری میشود این را به دست بیشترین تعداد ممکنِ از [خوانندگان]، بخصوص جوان‌ها و نوجوان‌ها برسانید؛ بعد نظر آنها را نسبت به این کتاب به دست بیاورید؛ بعد با آنها رابطه برقرار کنید و آن نکاتی را که از زندگی این شخصیّت در این کتاب مورد نظرتان بوده، به ذهن او منتقل کنید؛ کار اساسی برای شما اینها است.
البتّه این کار با کتاب انجام میگیرد، با فیلم و سریال این کار انجام میگیرد، با نقّاشی این کار انجام میگیرد، با مجسّمه‌سازی این کار انجام میگیرد، با داستان‌پردازی این کار انجام میگیرد؛ این کار‌ها را باید بکنید، این کار‌ها باید انجام بگیرد، اینها باید بشود.
با [تشکیل]اجتماعات گوناگون به نام شهیدان؛ فرض بفرمایید شما یک محلّی را ــ حالا لازم هم نیست که یک ساختمان مفصّلی مثلاً بگذارید؛ مِن‌باب مثال یک مسجدی را، الحمدلله شما مسجد و امامزاده هم که کم ندارید ــ یک مسجدی، یک امامزاده‌ای را در نظر بگیرید، این هفته اجتماعی در این مسجد تشکیل میشود به نام فلان شهید؛ یک شهید مشخّصی؛ هر کس می‌آید، راجع به آن شهید می‌شنود یا میگوید یا چیزی میبیند. هفته‌ی بعد همین اجتماع در اینجا تشکیل میشود برای یک شهید دیگر؛ [آن وقت]این دیگر تمام‌شدنی نیست، این تمام نمیشود. ممکن است شما یک محل را، یک نقطه را برای این کار در نظر بگیرید، ممکن است اگر مقتضی شد ده نقطه را؛ چون مازندران یک استان طویلی است؛ یعنی طولش بیشتر از عرضش است؛ در شرق مازندران، در وسط مازندران، در غرب مازندران، در خود گلستان ــ گلستان هم به یک معنا مشمول همین مطالب و حرف‌ها است ــ [جلسه]داشته باشید. یعنی این معرّفی کردن «خصوصیّات مهمّ شهدا»، اساس کار شما است که بایستی آن را انجام بدهید؛ وَالّا خب عکس در طاقچه‌ی اتاق هست و بعد هم بتدریج عادّی میشود و از یاد میرود.
باید یاد شهدا را زنده نگه دارید، باید‌تر و تازه نگه دارید. اینکه امام (رضوان الله علیه) ــ که واقعاً آن چشم بصیرت آن مرد، انسان را همیشه به تعجّب وادار میکند؛ هیچ‌کس دیگری را من سراغ ندارم که این‌جور در همه‌ی موضوعاتِ مورد ابتلا با یک بصیرتی نگاه کند ــ گفت: «اسلام را محرّم و صفر زنده نگه داشتند، عاشورا زنده نگه داشته»؛ (5) چرا؟ چون عاشورا قابل مُردن نیست، قابل نابود شدن نیست، شهید است دیگر، آن هم آن شهید و آن شهدا؛ این زنده است؛ تا مادامی که زنده است تراوش میکند ــ موجود زنده این‌جور است دیگر؛ حرکت دارد، کار دارد، تراوش دارد ــ و نگه میدارد و نگه داشته اسلام را، نگه داشته تشیّع را، نگه داشته ولایتِ امیرالمؤمنین را.
بحمدالله زمینه هم در مازندران برای این کار‌ها آماده است؛ یعنی مردم مازندران واقعاً برای راه صلاح آماده‌اند. آن مقداری که در شمال کشور ــ چه مازندران، چه گیلان ــ در زمان حکومت طاغوت سرمایه‌گذاری شد برای دین‌زدایی، در کمتر جایی از کشور شد. آن وقت شما ببینید همین مردم بعد از انقلاب ــ چه در گیلان، چه در مازندران ــ برای اسلام چه کردند؛ این نشان‌دهنده‌ی زمینه است دیگر. اسلام در مازندران با جنگ و شمشیر وارد نشد؛ زمان خلفایی که آمدند ایران را فتح کردند و نعمت اسلام را برای ایران آوردند، خب با لشکر [کشی]بود دیگر؛ این لشکر‌ها از این ارتفاعات نمیتوانستند عبور کنند؛ مازندران آن پشت ماند و نتوانستند، دستشان به مازندران نرسید. تا اینکه فرزندان ائمّه در حال تقیّه، با شکم گرسنه، با بدن برهنه، فراری، از این کوه‌ها پیاده عبور کردند و خودشان را رساندند به مازندران، و اینها توانستند مردم مازندران را مسلمان کنند؛ لذا مازندرانِ مسلمان، از اوّل شیعه متولّد شد. چون آن کسانی که رفتند آنجا را مسلمان کردند، فرزندان ائمّه بودند؛ آن هم با چه زحمتی! [اگر]در تاریخ نگاه کنید، [می‌بینید که]با چه زحمتی از این کوه‌ها رفته‌اند؛ امامزاده‌ی بزرگِ باارزشِ عبدِ صالحِ الهی، خودش و همسرش یک لباس نماز دارند، وقت نماز این میگیرد نماز میخواند، بعد میدهد لباس را به او که او نماز بخواند؛ اینها این‌جوری با پنجه‌ی دست و با پای برهنه توانستند از این کوه‌ها بالا بروند و عبور کنند و برسند به مازندران. مازندران این‌جوری به دست اسلام افتاد؛ لذا بود که وقتی که در یمن حکومت علوی‌ها میخواست تشکیل بشود، آمدند از مازندران نیرو بردند؛ این ائمّه‌ی یمن که هزار سال آنجا حکومت کردند، آن مبدأشان در واقع به دست مازندرانی‌ها بود؛ از اینجا مردانِ جوانِ مازندران رفتند به یمن و جنگیدند، برای اینکه اسلام را، تشیّع را در آنجا پایدار کنند.
خداوند ان‌شاءالله به شما‌ها توفیق بدهد تا بتوانید این کار بزرگ را به سرانجام برسانید. سلام بنده را هم در سخنرانی‌هایتان به مردم عزیز مازندران برسانید.
والسّلام علیکم و رحمه الله
انتهای پیام/955

لینک کوتاه:
https://www.payameazari.ir/Fa/News/736014/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

آب‌های آذربایجان غربی امسال چند نفر را بلعید؟

آذربایجان غربی میزبان 5 شهید گمنام می‌شود

توقیف محموله 6 تنی چوب جنگلی قاچاق در مهاباد

عکس/ پایان چشم‌انتظاری 40 ساله

فرار 52 فرد خوش‌‌شانس از دست قاتل نامرئی

برنامه خاموشی‌های برق 30 آبان‌ماه در استان اردبیل

مزایای ایمپلنت دیجیتال نسبت به روش‌های سنتی کاشت دندان

بهره‌برداری از فاز اول پل بسیج اردبیل در روزهای آتی

تهیه پرونده 6 اثر ناملموس اردبیل برای ثبت ملی

انتقاد امام جمعه اردبیل از برآشفتگی فضای مجازی‌ در کشور

صیانت از خاک جبهه امنیت غذایی را تقویت می‌کند

پزشکیان: با الگو گرفتن از شیوه زندگی مرحوم شکوری فردایی روشن برای آینده کشور عزیزمان رقم بزنیم

نیکزاد: ما هیچکدام از مسئولان را خیانتکار نمی‌دانیم

کسانی که دلشان می خواهد خودشان را نشان دهند مشکلی حل نمی کنند

پیام پزشکیان برای سالگرد درگذشت امام جمعه سابق خوی

«سایه سرو» به انگلیس می‌رود

رئیس جمهور برای اولین سالگرد درگذشت امام جمعه سابق خوی پیام فرستاد

دریاچه ارومیه فقط کمی بیش از یک میلیارد مترمکعب آب دارد

پیام پزشکیان به مناسبت اولین سالگرد درگذشت امام جمعه سابق خوی

حکم جالب قاضی یک دادگاه دزفول برای یک متهم به جای حبس

وضعیت نگران کننده دریاچه ارومیه

بلاتکلیفی اراضی لشکر 64 ارومیه؛میراثی که خاک می‌خورد

کاروان تیم ملی ایران به تهران بازگشت

تارخ بازی پرسپولیس - مس سونگون ورزقان را سوت می‌زند

نگاه متفاوت دو عضو پایداری به کلینیک ترک بدحجابی

رهبر انقلاب: حوزه‌های علمیه احتیاج به تحول دارند+ فیلم

شهردار تبریز: شناساندن قهرمانان وظیفه‌ای ملی است

ویدیو/ تصادف زنجیره ای در تبریز

300 هنرمند روایتگر زندگی سردار ملی

ملی‌پوشان به ایران برگشتند

حلوا بَزَرَک چیست؟ معرفی بهترین سوغاتی تبریز + آموزش طرز تهیه

فرهنگ و تفکر بسیج راه برون رفت از مشکلات است

رشد 25 درصدی تولید آهک هیدراته در اهر

دست یاری سونگون: 1000 خدمت درمانی برای مددجویان اهر

اختصاص بودجه برای کلینیک ترک بی حجابی؟!

تشدید پایش محورهای مواصلاتی آذربایجان غربی با افزایش دوربین‌های ثبت تخلف جاده‌ای

استاندار آذربایجان شرقی: استقرار دولت الکترونیک، اولویت استان است

حمل‌ونقل بدون انتشار آذربایجان در خدمت مهمانان کاپ29

استاندار آذربایجان شرقی:ضرورت تکریم مفاخر علمی و فرهنگی

حسن عباس‌نژاد سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست تهران شد

قریشی: می‌توانیم پرسپولیس را حذف کنیم

مذاکرات صلح قفقاز: باکو توپ را در زمین ایروان انداخت

پذیرش مقالات کارشناسان آبفای قم در پنجمین کنگره علوم و مهندسی آب و فاضلاب ایران

یادبود زنده‌یاد احمدآقالو توسط گروه نمایش «خانه عروسک»

امسال چند نفر بر اثر غرق‌شدگی در آذربایجان غربی جان باختند؟

فعالیت سامانه بارشی در آذربایجان‌ غربی ادامه دارد

رستوران کباب‌ماهی در سردشت «آشپزخانه شیشه» از آب درآمد

آذربایجان‌ غربی باکیفیت‌ترین آب شرب کشور را دارد

راه های خلاقانه برای استفاده مجدد از بطری های پلاستیکی

آغاز بلیط‌فروشی دیدار 2 تیم تراکتور و گل‌گهر